«عاقله فرهنگی» کارمند نیست
برای ادامه چرخهی پیشرفت فرهنگی، پس از عنصر اول که هدایتهای رهبری انقلاب باشد، چنانچه در یادداشت قبل اشاره شد، نیاز به یک عنصر دیگر تحت عنوان «عاقلهی فرهنگی» میباشد. این عاقله فرهنگی نیاز به تعریف دارد و باید به خوبی شناخته شود و معرفی و تعریف شود ولی به عنوان اولین نکته که باید به شدت از آن دوری کرد، اداری و کارمندی کردن این عاقله است.
در این عنصر نباید حتی رایحهای از کارمندی و فضای اداری بیاید و به شدت باید از آن دوری کند.
کارمند در قبال حقوقی که از کارفرما میگیرد، یکسری وظایفی را انجام میدهد و معمولا هم در یک محدودهی زمانی مشخصی از روز مشغول به این انجام وظایف هستند و پس از پایان یافتن ساعت کاری، به کوچکترین لحظهای را هم به امور محوله نمیپردازد. در این فضا، روح رفع تکلیف حاکم است؛ در فضای اداری و کارمندی، شخص یک وظیفهای دارد و کاملا در مقام رفع این تکلیف و و ظیفه است؛ نه اینکه به صورت واقعی حل مسئله کند. هر چقدر هم شخص با تقوا و با اخلاق باشد به راحتی و سریع روحیه رفع تکلیف به سراغ آدمی میآید و سیستم ادارات به نحوی است که نمیتوان به غیر از تعامل رفع تکلیفی، تعامل دیگری با آن داشت.
فضای اداری، کاملا مستعد آسایش است و فراری دهنده دردها؛ برای تسکین یک انسان دردمند، کافی است او را وارد فضای اداری و کارمندی کنید!
در فضای کارمندی نمیتوان سخن از تغییر به میان آورد، چه برسد به کارهای نو؛ با تحولها و تغییرات در فضای اداری به صورت جدی برخورد میشود؛ در فضای اداری نمیتوان یک کارمند را به راحتی تغییر داد.
یکی از مهمترین مشکلات در فضای اداری، ارتباط آن است با بودجه و امور مالی؛ برخلاف فضای جهادی؛ در فضای اداری اگر بودجه نباشد، پیشروی در هیچ امری وجود ندارد؛ برخلاف کار جهادی که مستعد عبور از سد بودجه است و تاحدی هم توانسته از این سد بگذرد.