تفکیک میان عقیده و اندیشه
به نظر میرسد که باید میان اندیشه و عقیده تفکیک کرد؛ برای اینکه تفکیک راحتتر باشد، از کلمه باور استفاده نمیکنم و آن را ترجمه عقده در نظر میگیرم.
به نظر میرسد میان اندیشه -به معنای حاصل مصدری- و عقیده تفاوت وجود دارد و در لفظ چه بسیار که اندیشه و عقیده را به اشتباه در جای یکدیگر به کار میبریم؛ البته در بسیاری از موارد هم کلمه «باور» را بر هر دوی آنها اطلاق میکنیم؛ امّا به نظر میرسد که باید میان ساحت عقل و قلب تفاوت گذاشت؛ آنچه حاصل مصدر اندیشیدن است با آنچه عقده میشود تفاوت دارند؛ به تعبیر دیگر اندیشه باید پیوند و گره با قلب بخورد تا عقیده شود؛ البته ممکن است چیزهایی با قلب پیوند بخورد که اساسا اندیشه نباشد به این معنا که از طریق و راه عقل و اندیشه عبور نکرده باشد؛ چه بسیار عقیدههایی که متعصبانه است، و چه بسیار عقیدههایی که صرفا از عواطف برخواستهاند و هیچ گونه تعقلی در آن نیست و البته ممکن هم هست یک اندیشه خطا تبدیل به عقیده بشود.