نسبت گفتمان و عقلانیت اجتماعی
بسم الله الرحمن الرحیم
- عقلانیت اجتماعی : عقلانیت اجتماعی یک معرفت جمعی برای ایجاد یک کنش جمعی در جامعه می باشد. با این حساب، عقلانیت یک پدیدار انسانی و اجتماعی می باشد. و عقلانیت با عقل تفاوت دارد. عقل قوه و نیرویی در انسان می باشد که کار ویژه اش ادراک و بسط آن در حوزه تفکر و استدلال می باشد. اما عقلانیت یک پدیدار انسانی است که در لایه معرفت رخ می دهد و سبب یک فعل اجتماعی می شود.
- گفتمان : گفتمان با توجه به تعریف و زاویه نگاه رهبر انقلاب، آن معرفت با ذهنیتی است که فراگیر شود و مطالبه هایی متناسب با خود بربیانگیزد و واگویه و زمزمه شود؛ یعنی بسته ی ذهنیت، خواسته و زمزمه، وقتی که به یک پدیده اجتماعی تبدیل شود گفتمان خوانده می شود
- گفتمان را شاید بتوان مفهومی عام تر از عقلانیت اجتماعی دانست. درست است که اساسا عقلانیت اجتماعی، منطق کنش جامعه می باشد اما ممکن است که جامعه به دلایل مختلفی از عقلانیت اجتماعی خویش، در کنش های خود استفاده نکند. اما این که در برخی از کنش هایش از عقلانیت اجتماعی خویش استفاده نمی کند، ضرری به عقلانیت اجتماعی بودنش نزند. اما معضل در لایه گفتمان سازی می باشد. همان طور که بیان شد گفتمان سبب مطالبه مردم می شود. یعنی اگر آن عقلانیت به گفتمان غالب جامعه تبدیل شود جامعه آن را طلب کرده در نتیجه آن طلب سبب می شود که جامعه در تمامی کنش های خویش، از آن عقلانیت اجتماعی استفاده کند. و آن عقلانیت منطق کنش تمامی افعال جامعه شود.
- گفتمان می تواند خلق پارادایم کند یعنی اگر متعلق گفتمان یک ذهنیت و عقلانیت غنی باشد می تواند پارادایم جامعه را تغییر داده و محیط جامعه در یک ادبیات غنی تنفس کند.
- با این توضیح شاید بتوان این گونه بیان کرد که اساسا گفتمان تلاش می کند یک عقلانیت اجتماعی اجمالی، به عقلانیت اجتماعی تفصیلی در جامعه تبدیل شود. فلذا گفتمان سبب تجسد و تعین دقیق آن عقلانیت اجتماعی می شود. به تعبیر دیگر، گفتمان شدن یک عقلانیت اجتماعی در جامعه باعث می شود که مسیر کنش های جامعه حتما از آن عقلانیت طی شود.