جریان شناسی شکل گیری نظم نوین جهانی1، آمریکا قدرت اول تمدن غرب
امروزه سطح های متعددی از تحلیل شکل گیری نظم نوین جهانی مطرح می شود که میتوان بین این تحلیل از پایگاه های فکری مختلف دسته بندی کرد، یکی از این پایگاه های فکری رصد آمریکا نه در نقطه شیطان بزرگ بلکه به عنوان ابرقدرتمند دنیای امروز و نوک پیکان مدرنیته، این پایگاه فکری نقطه های قدرتمندی آمریکا را از آنجا که کاهش یافته شاهدی بر شکل گیری نظم جدید می داند:
آقای محمد پورغلامی از نویسندگان دفتر رهبری در طی یادداشتی مطرح می کند:
«توماس فریدمن» تحلیلگر ارشد «نیویورک تایمز» دربارهی کاهش قدرت اقتصادی و نظامی آمریکا بهصراحت مینویسد:
«ما دیگر حتی به اندازهی یک بند انگشت توان مداخلهی نظامی در بحرانهایی مانند سوریه نداریم. البته میتوانیم پول و سلاح بدهیم اما مداخلهی مستقیم نه. از این جهت کشورهایی مانند ترکیه باید به تنهایی اما با حمایت ما عمل کنند. آمریکا وارد دورهای شده که باید کمی هم به مشکلات داخلی خود بپردازد. اکنون «بیت اللحم پنسیلوانیا» برای ما مهمتر از بیت اللحم خاورمیانه است. مردم آمریکا برای خدمات کمتر بهای بیشتری میپردازند و بیش از هر دورهای می پرسند که نیروهای ما در فلان منطقهی جهان چه میکنند؟… ما در عراق ضامن نارنجک را کشیدیم و خودمان را روی آن انداختیم. همهی ترکشهای جنگ به ما اصابت کرد. دیگر هیچ کشوری از ما نمیخواهد همان نقش را در سوریه ایفا کنیم. ما از ترکیه خواهیم خواست در حل این بحران ما را کمک کند.»(1)
(1): روزنامه کیهان، شماره ۲۰۸۰۴ به تاریخ ۲/۴/۹۳