تبیین مردم سالاری دینی و تفاوت آن با مردم سالاری لیبرالی و سوسیال بر اساس بیانات رهبری:

از مردم سالاری در منطق رهبری با عنوان مردم سالاری دینی یاد میشود که در مقابل منطق لیبرال دموکراسی و سوسیالیستی قرار میگیرد و در واقع باطل کننده ی منطق
لیبرال است.(۱۴۰۱/۰۸/۲۸)

رهبری در مقایسه ی مردم سالاری واقعی با مردم سالاری غربی تفاوتها را در عین شباهت ظاهری به مبانی جهانبینی برمیگردانند و برای مردم کرامت قائل است و مردم را تنها وسیله ی تحقق اهداف الهی در زمین میدانند:

اینکه گفته بشود ما مردم‌سالاری را از غربیها یاد گرفتیم، خطاست. صورت ظاهر، یکی است؛ اما مردم‌سالاری ما ریشه در یک معرفت دینی دیگر و یک جهان‌بینی دیگری دارد، تا آنچه که آنها میگویند. ما برای انسانها کرامت قائلیم، برای رأی آنها ارزش قائلیم و حضور آنها را وسیله‌ای میدانیم برای اینکه اهداف الهی تحقق پیدا کند و بدون آن امکان‌پذیر نیست.

غربیها جور دیگری عمل میکنند. البته هم ما چهارچوبهائی داریم، هم آنها؛ آنها چهارچوبهاشان ظالمانه است.

چهارچوبهای ما بر اساس اسلام و منطبق بر فطرت است اما چهارچوبهای انها ظالمانه و معوّج است..

چهارچوب در منطق لیبرال منافع سرمایه داران است. در نظام سوسیالیستی هم چهارچوب بر اساس حفظ منافع حزب حاکم است:

” در دمکراسیهای غربی، چارچوب عبارت است از منافع و خواست صاحبان ثروت و سرمایه دارانِ حاکم بر سرنوشت جامعه. تنها در آن چارچوب است که رأی مردماعتبار پیدا میکند و نافذ میشود. اگر مردمچیزی را که بر خلاف منافع سرمایه‌داران و صاحبان قدرت مالی و اقتصادی – و براثر آن، قدرت سیاسی – است بخواهند، هیچ تضمینی وجود ندارد که این نظامها و رژیمهای دمکراتیک، تسلیم خواست مردمشوند. یک چارچوب محکم و ناشکننده بر همه این خواستها و دمکراسیها حاکم است. در کشورهای سوسیالیستی سابق – که آنها هم خودشان را کشورهای دمکراتیک مینامیدند – این چارچوب، حزبِ حاکم بود. در خارج از چارچوبِ تمایلات و سیاستها و انگیزه‌های حزبِ حاکم، رأی مردمهیچ توانایی و کاربُردی نداشت.”

۱۳۹۰/۱۲/۱۸

نکته ای حیاتی که در نظام های لیبرال و سوسیال مورد غفلت قرار گرفته این است که در منطق مردم سالاری دینی آموزه های اسلام مانند نوری دل، ذهن  وعمل مردم را نورانی و هدایت میکند و مردمی به سرچشمه های فضیلت راهنمایی میشوند و هوسهای فاسد از افق انتخاب مردم دور میشوند.

این خواست و انتخاب و اراده در سایه هدایت الهی، هرگز به بیرون جاده صلاح و فلاح راه نمی‌برد و از صراط مستقیم خارج نمیشود. نکته اصلی در مردم‌سالاریدینی این است. این هدیه انقلاب اسلامی به ملت ایران است

۱۳۸۰/۰۵/۱۱

 

با این توضیحات مردم سالاری دینی تنها در جامعه ای مقدور و قابل اجرا است که مردم ته بن دندان به ا حکام اسلام ایمان داشته باشند… زیرا مردم مسیر جاری شدن خواست اسلام و اراده ی الهی هستند.

 

0 0 رای ها
امتیازدهی به یادداشت
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها