آزاد اندیشی دری که از آن هزار در باز میشود – عبور از آزاد اندیشی برای هیچ عاقلی ممکن نیست
بسم الله الرحمن الرحیم
وقتی به وزن کشی راهبردی آزاد اندیشی میپردازیم رفته رفته برای ما روشن میشود که کمتر پدیده ای را با این سطح از غنای راهبردی می توانیم سراغ بگیریم.
به عنوان مثال در مباحث اخیر و همان طور که در یادداشت قبل نیز اشاره شده بود به نقش بسزای آزاد اندیشی در تولید علم توجه کردیم و تا حدودی نشان دادیم که اگر نخواهیم کمّا و کیفا به سطح پایینی از تولید علم اکتفا کنیم ناگزیر از سطوح بالای آزاد اندیشی هستیم. به نحوی که حتی تمامی اقشار و بلکه آحاد مردم به تمامی یافته های خود به چشم بهره ای از حقیقت بنگرند و آن را شکوفه ای در باغ تولید علم بدانند.
به عبارت دیگر تولید انبوه دانش جز از همین طریق دست یافتنی به نظر نمیرسد.
اما در کنار مطلوبیت اصل تولید علم، خود تولید علم طریقی راهبردی در راستای یک امر بسیار مهمتر است به نام پیشرفت.
حضرت آقا میفرمایند ما در بررسی پیشرفت از هر راهی که میرویم به علم میرسیمو علم کلید پیشرفت است.
حال با ضرب این حقایق در یکدیگر، وزن تولید انبوه علم چقدر است؟ وزنش به اندازه ی پیشرفت گسترده و سریع است… حال اگر تولید انبوه دانش چنین وزنی داشته باشد، وزن آزاد اندیشی که به نظر طریق منحصر این مساله میرسد چقدر خواهد بود؟
در کنار این مساله باید اضافه کنیم که حضرت آقا جانمایه یا همان روح پیشرفت حقیقی (در مقابل غیر حقیقی) و همه جانبه (در مقابل غیر همه جانبه) را اراده ی ملی میدانند. اگر روح پیشرفت اراده ی ملی باشد، واقعا چگونه ممکن است بدون آزاد اندیشی، یک ملت به نحو فزاینده و دائمی در حال اراده های رو به جلو باشند؟
اگر دائما حق مدار باشند، از آن چه حق یافته اندش کوتاه نیایند، بر روی آنچه که خطا یافتندش توقف نکنند و دائم عطش دانستن پاسخ سوالات خود را داشته باشند و خود را ارزیابی کنند و … تراز جدیدی از پیشرفت خیره کننده را به نمایش گذاشته اند.
با این حساب ها می توان گفت آزاد اندیشی دری است که از آن هزار در باز میشود…
و با این حساب ها، عبور از آزاد اندیشی برای هیچ انسان عاقلی که به پیشرفت فکر میکند شدنی نخواهد بود.