امکان آزاداندیشی دینی (1)

مسئله

سنگی که بر سر راه آزاداندیشی دینی هست این سؤال است که اگر آزاداندیشی یعنی اندیشه‌ی آزاد، آیا با مفروض گرفتن ایمان می شود آزاداندیشی بود؟

به هر حال آزاداندیشی یعنی آزادانه اندیشه کردن به هر جا که بخواهد منتهی شود و اگر به چیزی مقید شود دیگر آزادانه نیست، این در حالی است که ایمان دینی یعنی به هر نحوی از تقید، به اندیشه دینی مقید باشیم، و اگر به نتیجه ای رسیدیم که خلاف اندیشه دینی بود از آن دست بکشیم. لذا اساساً آزاداندیشی با ایمان جمع شدنی نیست. به عبارت دیگر اندیشه وقتی آزاد است که پرسش حقیقی داشته باشد و بخواهد آزادانه به پاسخ حقیقی آن برسد، در حالی که هر کس که ایمان دارد پرسش حقیقی ندارد.

پاسخ اول: تقید آزاداندیشی به نتایج اندیشه های آزاد قبلی (تثبیت ایمان توسط اندیشه‌ای آزاد)

قبل از اینکه در معنای آزادی و اندیشه و ترکیب این دو دقتی صورت بگیرد، این سؤال مطرح است که آیا آزاداندیش به نتایج اندیشه های آزاد قبلی خود باید پایبند بماند یا خیر؟

حال که در فضای برسی اصل امکان داشتن آزاداندیشی دینی هستیم، باید گفت اگر فردی با آزادانه اندیشید و به نتیجه ای رسید و آن نتیجه هم این بود که اولاً خدایی هست، ثانیاً برای سعادت انسان نیاز است که این خدا علاوه بر ابزار عقل که به ما داده، شریعتی و دستوراتی نیز برای هدایت ما بفرستد، و ثالثاً  این دین خاص (مثلاً اسلام) دین حقی است که از جانب خدای عالم برای هدایت انسان به سمت سعادت فرستاده شده است؛ و در نتیجه این اندیشه آزادانه خود مؤمن به دین اسلام شد، آیا از این به بعد باید این نتایجی که گرفته است را ملتزم باشد یا خیر؟ اگر بگوییم آزاداندیشی یعنی اندیشه آزادانه به گونه ای که انگار هر لحظه در نقطه صفر هستیم و هیچ اندیشه قبلی نداشتیم، خیانت به خود آزاداندیشی خواهد بود، چون انسان آزاداندیش زحمت کشیده و برای رسیدن به پاسخ یک سؤال خود اندیشه آزاد کرده است و به پاسخی رسیده است، حال در تلاش بعدی خود برای سؤال دیگرش این سرمایه را باید نادیده بگیرد؟ افزون تر اینکه بیشتر سؤالات مبتنی بر پاسخ به سؤال بنیادین قبلی است که داده شده و حالا می خواهد به پیش برود، اگر آن پاسخ بنیادین قبلی را ملتزم نباشیم، چگونه می توانیم سراغ انبوهی از سؤالات بعدی که مبتنی بر این پاسخ هستند برویم؟ انگار دو مرتبه باید به همان سؤال اول برگردیم و تا ابد مشغول پاسخ به همان سؤال باشیم!

واضح است که اندیشه به بهانه آزادی نمی تواند، خود را نسبت به محصولات خود بی تعهد کند. لذا باید گفت که امکان اینکه آزاداندیشی با ایمانی دینی جمع شود هیچ مانعی ندارد و این پدیده یک پدیده ممکنی است، همانطور که اگر کسی در یک اندیشه آزاد بالفرض به بی ایمانی برسد، از این به بعد اندیشه های آزاد بعدی او مبتنی بر این نتیجه ای است که رسیده است.

بله انسان آزاداندیش وقتی در پاسخ های قبلی خود دچار مسئله هایی شد ولو در بنیادین ترین اندیشه هایش، دوباره بررسی می کند و اگر آن اشکال به اندیشه های قبلی او به نحوی که به صورت کلی آنها را ابطال می کرد وارد بود، از آن اندیشه بر می گردد.

 

#یادداشت_349

14010927

0 0 رای ها
امتیازدهی به یادداشت
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها