طریقی و موضوعی بودن نسبت خواست رهبری با مطلوبیت ها
بسم الله الرحمن الرحیم
- خواست رهبری یکی از مولفه هایی است که می تواند به عنوان یکی از مختصه های راهبردی مطلوبیت های جامعه باشد.
- یکی از سوال هایی که در مورد این مختصه باید پرسید این است که نسبت راهبردی بودن آن مطلوبیت با خواست رهبری به صورت طریقی می باشد و یا موضوعی؟
- به عبارت دیگر این که رهبری یک مطلوبیت را طلب می کنند و درخواست می کنند که جامعه به سمت آن حرکت کند نشان از چیست؟
- خواست رهبری هم می تواند موضوعیت داشته باشد و هم می تواند طریقیت داشته باشد. گاهی اوقات خواست رهبری نشان از آن است که این مطلوبیت یک پدیده راهبردی می باشد و رهبر جامعه با بیان آن فقط جامعه را متنبه و متوجه به آن مطلوبیت می کند.
- اما یک شأن دیگر رهبر این است که با تاکید و بیان برخی از مطلوبیت ها می تواند به آن ها شأن و جایگاه راهبردی ببخشد. یعنی علاوه بر این که رهبری می تواند با بیان برخی مطلوبیت های راهبردی، جامعه را نسبت به آن ها آگاه کند، حتی می تواند برخی از مطلوبیت هایی که در نگاه اولیه در جایگاه راهبردی نیستند را با درخواست و تاکید خویش، در مقام راهبردی قرار دهد.
- این شأن و جایگاه به سبب ساخت اجتماعی می باشد. یعنی وقتی که جامعه ایران با این ساخت اجتماعی اداره می شود رهبر جامعه به سبب جایگاه والای هدایت و راهبری خویش این حق و شأن را دارا می شود تا بتواند مطلوبیت ها مختلف را به عنوان پدیده های راهبردی برای جامعه و اجتماع تعریف کند.
- لذا خواست رهبری در نسبت با مطلوبیت ها هم شأن طریقی دارد و هم شأن موضوعی. به عبارت دیگر خواست رهبری به صورت موکد می تواند خبر از راهبردی بودن آن مطلوبیت ها بدهد حال یا آن که بالذات راهبردی باشد و یا آن که به سبب خواست ایشان راهبردی شود.