آزاد اندیشی نقطه بزنگاه ممساله پیشرفت
آزاد اندیشی نقطه بزنگاه مساله پیشرفت ( مختصات راهبردی )
اگر حرف محسن رنانی را بپذیریم که مهارت گفتگو یکی از شاخص های توسعه است باید در تصویری که از پیشرفت برای خود میسازیم تکلیف خود را با این شاخصه مشخص کنیم.
یکی از ضرورت های راهبردی که میتوان برای آزاداندیشی مطرح کرد این است که شاید نتوان بدون آن پیشرفت را رقم زد.
جامعه فکور و آزاد اندیش تنها جامعه ای است که نسخه تجدد را بدون چون و چرا نمیپذیرد و سعی میکند به جای تابع بودن بیاندیشد. این جامعه با فریب آزادی که از رنساس به بعد سر داده شد بر خود نمیهراسد و از ترس عقب افتادگی به هر چیزی که هویت آن را نشانه گرفته است، تن در نمیدهد.
اگرانقلاب اسلامی پرچم دار گفتگو بشود تمام فریب های به اسم آزادی و با ادای گفتگو رنگ خواهند باخت وجهان تشنه حقیقت و خسته از دروغ، تصویر ما از عالم را خواهند پذیرفت.
ما تصویر از آینده غرب را برای بشر نه می پذیرم و نه حاضریم حتی لحظه ای با آن همراهی کنیم. این اعتماد به نفس تاریخی و ملی و توحیدی این اجازه را به ما میدهد که راحت بگذاریم دیگران در مورد ما در مورد تصویر ما از آینده حرف بزنند و قضاوت کنند و ما بدون هیچ نیرنگی در یک هم شنوایی و هم فهمی حرفمان را بزنیم.
مساله آزاداندیشی را باید در لایه جهان اندیشی دید و به همین میزان باید به آن وزن راهبردی داد.
مساله بشر اگر امروز رهایی است این هدیه را ما میتوانیم برجان تشنه او بدهیم. اگر امروز بشر خودش به این نتیجه رسیده که توسعه بیشتر از آنکه یک مسیر برای رسیدن به آروزهای دیرینه انسان باشد، یک ایدئو لوژی برای توجیه به سلطه کشیدن طبقه های فرودست است، این وظیفه ما است که تصویر خود از آینده را به او بدهیم تا گرفتار نهیلیسم نشود. این راباید دانست که برای برون رفت از این پوچی باید راهی به سوی حقیقت و آینده گشود و آزاد اندیشی راه رسیدن به همین راه است