دوگانه حیات جاودانه و حیات فانی
#یادداشت
#حمیدرضاشب_بویی
#جلسه_313
#یادداشت_98
#دوگانه_حیات_جاودانه_و_حیات_فانی
به نظر می آید آنچه که در بحث جاودانگی باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد و برای فهمش تلاش شود، اتفاقا مفهوم متضاد آن یعنی فانی بودن است.
انچه که در نظر مادیگرا ها بیشتر جلوه دارد همان فهم از جاودانگی است اما روشن است که در انتخاب مصداق جاودانگی به خطا رفته اند و اصالتی غیراصیل در ذهنشان رسوخ کرده است.
نقل است:
روزی حضرت داوود از یک آبادی میگذشت. پیرزنی را دید بر سر قبری زجه زنان. نالان و گریان. پرسید: مادر چرا گریه می کنی؟ پیرزن گفت: فرزندم در این سن کم از دنیا رفت. داوود گفت: مگر چند سال عمر کرد؟ پیرزن جواب داد:۳۵۰ سال!! داوود گفت: مادر ناراحت نباش.
پیرزن گفت: چرا؟ پیامبر فرمود: بعد از ما گروهی بدنیا می آیند که بیش از صد سال عمر نمیکنند. پیرزن حالش دگرگون شد و از داوود پرسید: آنها برای خودشان خانه هم میسازند، آیا وقت خانه درست کردن دارند؟ حضرت داوود فرمود: بله آنها در این فرصت کم با هم در خانه سازی رقابت میکنند. پیرزن تعجب کرد و گفت: اگر جای آنها بودم تمام صد سال را به خوشی و خوشحال کردن دیگران میپرداختم.(منبع این روایت را نیافتم اگر عزیزی دست یافت اطلاع دهد.)
غرض از این حکایت این است که اتفاقا گذشت زمان و ورود به دنیای مدرن، توانسته بحث جاودانگی را بسیار پررنگ کند تا جایی که مردم امروزه حیات غیرجاودانه و فانی را فراموش کنند به حدی که کسی که زیر صد سال عمر می کند برنامه ریزی برای حیات در این دنیا دارد که 350 ساله های گذشته این برنامه را در ذهن خود نمی اندوختند.
لذا به نظرم در این گزاره اتفاقا باید بر فانی بودن تکیه کرد و این مفهوم را بیشتر پررنگ و برجسته کنیم.