ابطال گرایان چه می گویند؟

#يادداشت
#مشخصات_اسلام
#عقيل_رضانسب
#يادداشت_237
#جلسه_316

? ابطال گرایان چه می گویند؟
ابطال پذیری برای برخی از روشنفکران اینقدر جدی شده است که این را تبدیل به یک نظریه در فلسفه علم کرده اند.
مبدء این نظریه #کارل_پوپر است، این نظریه از بستر روش شناسی علوم تجربی بلند شده است و بعد به همه گزاره های علمی کشیده شد.
در مقابل ابطال گرایان، اثبات گرایان بودند که معتقد بودند برای پذیرش یک نظریه باید ادله کافی برای اثبات آن وجود داشته باشد؛ این گروه معمولاً مبتنی بر استقراء و تعمیم مشاهدات به نتیجه گیری می رسیدند. استقراء گرایان بر این باور بودند که هم فرضیه پردازی در عرصه علم بر پایه شواهد تجربی انجام می‌گیرد و هم شواهد تجربی می توانند صدق یا دست کم صدق تقریبی فرضیه های علمی را اثبات کنند. اما استقراء با سه چالش رو به رو بود
1. توان کشف دقیق رابطه علیّ معلولی را نداشت
2. رابطه علی معلولی را هم که کشف می کرد توان کشف علت تامه را نداشت.
3. علت تامه را هم پیدا می کرد نمی توانست ادعا کند که این علت منحصره است.

لذا ابطال گرایان آمدند گفتند که ملاک و معيار فرضيه اين نيست که براي آن مويدات و شواهد مثبتي يافت شود بلکه معيار آن ابطال پذير بودن آن است. نظريه اي علمي شناخته مي شود که بتوان از راه تجربه آن را ابطال نمود و استقراء هيچ گونه نقشي در اثبات نه در حد يقين و نه در حد احتمال ندارد. لذا اگر فرضيه اي از عهده تفسير و تبيين پديده بر آيد و راه تکذيب آن باز باشد، علمي شناخته مي شود. [1] لذا سخن از صادق بودن یک قضیه بی معنا است، بلکه تنها باید امیدوار باشیم که درمیان نظریه های موجود بهترین باشد. [2]
در نتیجه در علوم همه چی موقتی است و علم مجموعه ای از معارف نیست بلکه نظامی از فرضیه ها است که که علي الاصول توجيه پذير نيستند و تا زماني که تاب آزمون ها را داشته باشند با آنها کار مي کنيم و هرگز هم موجه نيستيم که بگوييم مي دانيم آنها صادق هستند يا کمابيش يقيني اند و يا حتي محتمل اند [3]
ابطال گرایان می گویند هزاران گزاره مشاهدتی صادق نمی توانند یک نظریه علمی (که به صورت گزاره شرطی با سور عمومی بیان می شود) را اثبات یا حتی تایید کنند، اما تنها یک گزاره مشاهدتی نقیض یک نظریه علمی می‌تواند آن نظریه را ابطال کند.
ابطال گرایان بر این باورند که تنها فرضیه‌ای علمی است که بتوان آن را از طریق تجربه ابطال کرد، اما چنانچه فرضیه ای ابطال ناپذیر باشد، جهان هر خاصیتی که داشته باشد و به هر شکلی که عمل کند، با آن فرضیه تعارضی نخواهد یافت و به بیان دیگر آن فرضیه درباره خاصیت جهان و چگونگی عملکرد آن هیچ چیزی به ما نمی گوید. [4]
لذا نظریه باید به وضوح بیان شود و در صورت ابهام در نظریه همیشه می توان همه شواهدی که علیه آن پیدا می شود را به نحوی تفسیر کرد که نظریه باطل نشود.
? لیست نقدهایی که به ابطال گرایان وارد شده
1. ناسازگاری با تاریخ علم. با یک شاهد نظریه های علمی را رد نمی کردند.
2. گزاره های مبنایی که تجربیات می خواهد به آن ها تکیه کند اگر خود خطا پذیر باشند به تسلسل می رسیم (لذا خود پوپر با پذیرش این انتقاد توافق یا قراداد جامعه علمی بر پذیرش یک نظریه را مهم می داند و این به سمت قراردادی شدن علم کشیده شدن است)
3. راهی برای ابطال گزاره های علمی احتمالی نداریم.
4. گزاره های وجودی مطلق قابل ابطال نیستند. «چيز قرمز در عالم وجود دارد»!
5. وجود نظریه های علمی ای که ابطال پذیر نیستند.
6. عدم کفایت تکذیب یک قانون با یک نقض. اصلا خود آن یک نقض را چگونه پیدا می کنید؟ این خود یک اثبات است!
7. عدم هماهنگی این نظریه با سیره عقلاء
8. مشاهدات و تجربیات همیشه مبتنی بر پیش فرض هایی است و آن پیش فرض ها خطا پذیر هستند

? برای اطلاع بیشتر از انتقادات به این نظریه به منابعی که در ادامه یادداشت آمده است مراجعه فرمایید.

[1] درس کلام حجت الاسلام ربانی گلپایگانی.
[2] چیستی علم، آلن اف چالمرز، ص51-54،
[3] فلسفه علم، جیز لیدی من، ص 97-98.
[4] مقاله ابطال گرایی – محمدتقی موحد ابطحی
.

0 0 رای ها
امتیازدهی به یادداشت
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها