چرا تاریخ؟ تقریر بخشی از فرمایشات استاد مظاهری
چرا باید به تاریخ بپردازیم؟
این بحث را توجه کنیم:
حضرت آقا مراحل انقلاب اسلامی را ترسیم فرموده اند، انقلاب اسلامی، نظام اسلامی، دولت اسلامی، کشور اسلامی، تمدن اسلامی؛
🔸پرداختن به تمدن برای ما که در مرحله ی ساخت دولت اسلامی هستیم چه معنایی دارد؟
ایشان به این موضوع باور دارند که اگر «افق تمدنی» نداشته باشید حتی در مرحله ی نظام سازی و دولت سازی هم میلنگید، لذا ایشان در دیدار سران کشورهای اسلامی به این مضمون میفرمایند که “مهمترین مساله ی شما نظام سازی است و اگر بخواهید از این مرحله ی مهم عبور کنید باید افق تمدن اسلامی را مد نظر داشته باشید” ، یعنی باید خودتان را در مظان شکل دادن به تمدن جدیدی به نام تمدن اسلامی ببینید تا بتوانید از مرحله ی نظام سازی، در این وضعیت عبور کنید!
🔸مگر ما در چه وضعیتی هستیم؟
ما در وضعیتی هستیم که غرب با تمدن خودش همه ی افق ها را بسته، یعنی افقی فراتر از لیبرال دموکراسی برای بشریت قائل نیست؛ لذا اگر «افق گشایی» نداشته باشید انقلابتان ذیل تمدن غرب شکل میگیرد، نظام سازی تان هم ذیل تمدن غرب شکل میگیرد، دولت سازی تان هم ذیل تمدن غرب شکل میگیرد؛ و آن موقع مطمئن باشید نه نظام سازی تان و نه دولت سازی تان هیچکدام اسلامی هم نخواهد بود.
🔸خب اما افق گشایی چگونه است؟
دیداری که رهبری با تمدن پژوهان داشتند نکته ی بسیار جالبی داشت؛ گاهی اوقات ما بر اثر تاکیدات مکرر و فراوان رهبری بر تمدن سازی دچار یک اشتباه می شویم؛ معنای این تاکیدات رهبری چیست؟ آیا به این معناست که ما باید راجع به تمدن اسلامی بنشینیم و بحث های نظری مفصل بکنیم و …؟
تا یک حدی قطعا عیبی ندارد و لازم است که ما یک تعریفی و تصویری داشته باشیم؛ اما باید دقت داشته باشیم که ما الان در مرحله ی آخر نیستیم، اگر الان به یکباره خیال برمان دارد و فکر کنیم که الان در مرحله ی تمدن سازی هستیم و خودمان را اسیر آن مرحله بکنیم در این مرحله ای که در آن هستیم خواهیم ماند!
آقا به این مضمون فرمودند که “بابا! من در تهران میبینم که عنوان برخی مغازه ها کلماتی مثل هایپر و سوپر و مال و .. هست، این درد را چاره بکنید! این مشکل را حل کنید!” از تمدن گفتن این درد را چاره نمیکند!
من برداشتم از این فرمایش آقا این است که باید افق تمدنی داشته باشید که گم نشوید ولی الان باید این درد را چاره کنید که یک ایرانی نباید بالای مغازه اش بنویسد هایپر! به این توجه کنید! البته اگر شما الان بخواهید به همین مساله توجه کنید باید بدانید که این مساله در راستای آن افق تمدن ما نیست، کلمه ی هایپر یعنی خود باختگی و با خودباختگی تمدن حاصل نخواهد شد.
به عنوان مثال الان شما اگر بیایید و تمام توانتان را بگذارید روی این مساله که ظهور چگونه اتفاق خواهد افتاد و وقتی حکومت حضرت (عج) شکل بگیرد حکومت جهانی چه شکلی خواهد بود؟ و بروید روایات مروبطه را مفصل بررسی کنید و تمام فکرتان را بگذارید آنجا و غافل شوید که الان چه نسبتی با آن دارید، [خواهید ماند].
🔸ما میل به انتزاعی فکر کردن پیدا کرده ایم، اما حضرت آقا این گونه به مساله نگاه نمیکنند.
ایشان در پیام نوروزی سال 73 چنین مضمونی آورده اند که : ما در حال بنای یک تمدن هستیم، نه اینکه تصمیم بگیریم، بلکه در حال بنای تمدن هستیم، بلکه حرکت تاریخی ملت ایران در حال به وجود آوردن آن است.
ببینید نگاه رهبری به تمدن یک نگاه انتزاعی نیست، ما باید از این فضای بی تاریخی بودن، انتزاعی فکر کردن، نسبت به مسائلمان، نسبت به علممان، نسبت به فلسفه مان، نسبت به فقه مان و نسبت به تمدنمان خارج بشویم! تاریخی اگر شدیم آن وقت تازه افکارمان انضمامی خواهد شد، و وقت افکار انضمامی شد آن وقت به معنای واقعی مسائل درست شناخته میشوند و ما میتوانیم راهکار ارائه کنیم.
ولی تا زمانی که انتزاعی فکر کنیم – که از نظر من متخصص تاریخ یک بعد انتزاعی فکر کردن و انتزاعی دیدن و انتزاعی نوشتن و انتزاعی کار کردن این است که بی تاریخ باشیم، ابعاد دیگری هم دارد – از حل مسائل و ارائه ی راهکار عاجز خواهیم بود .
.