ما، و حق نون و قلم و قدم در وادی کلام انقلابی
#امید_فشندی
#یادداشت_186
#جلسه_323
#مشخصات_اسلام
🔰 ما، و حق نون و قلم و قدم در وادی کلام انقلابی
#به_یاد_دارم در سالهای آغازین طلبگی كه به قول یكی از اساتیدم «اسهال قلم» داشتم، در موضوعات و مسائل مختلفی كه بهگمانم میبایست ذهن طلاب را روشن كرد، مینوشتم و در قالبهای مختلف در مدرسه پخش میكردم: از نشریه تا شبنامه، از تكنگاری تا درودیوارچسبانی… بعد كه فضای مجازی – خصوصا پیامرسان سروش – رونق گرفت و مدرسه یك گروه مجازی از مجموع طلاب و اساتید و مسئولان تشكیل داد، مباحثات و مجادلات بالا گرفت تا بالأخره مسئولان مدرسه برای صیانت از آرامش فكری فضای مدرسه، گروه را تعطیل كردند.
من البته دست از قلم برنداشتم و رفیق شفیق و همراهی هم جز قلم نداشتم، اما همواره در ذهنم این بود كه چرا از گفتن و نوشتن استقبال نمیكنند؟
حتی یكبار به مدیر مدرسه گفتم كه اگر من در آینده دچار التقاط و انحراف شوم، تقصیر شماست! خب وقتی به زبان خوش دارم افكارم را مطرح میكنم و در معرض قضاوت و بازخورد شما قرار میدهم، چرا استقبال نمیكنید؟ چرا فضا را سنگین میكنید كه دم از گفتن فروبندم و با خودم مشغول تفكر شوم؟
القصه؛ راهی را كه استاد فلاح عزیز در قالب “حلقه اندیشه كلامی” پیش روی ما گشوده است، هم صراط مستقیمی برای ساختن هویت فكری و فرهیختگی شخص ماست، هم هدیهای به جامعهی فكری و نخبگانی ایران اسلامی.
اگر این جمع مبارك بهخوبی خود را بسازد، در واقع توانسته كه سقف فكر و اندیشهی جامعه را بشكافد و طرحی نو دراندازد.
جهان فاسد مردم را
بریز دور و در این دوری
به عطر نافهی خود خو كن
كمین بگیر جهانت را
سپس شكارچیانت را
به تیر معجزه آهو كن
مفصلاند زمستانها
و برف نسخهی خوبی نیست
برای سرفهی گلدانها
گلی نمانده خودت گل باش
تو را بكار و شكوفا شو
تو را بچین و تو را بو كن
۲۲ شهریور ۱۴۰۰