آزاد اندیشی، مرکب یا بسیط؟
بسم الله الرحمن الرحیم
در مقام تحلیل ذات کاوانه ی آزاد اندیشی، گرایشی به مرکب ندیدن آزاد اندیشی وجود دارد، یعنی گفته میشود آزاد اندیشی را مرکب از آزادی و اندیشه و یا مربوط به دریافتی از آزادی و اندیشه نبینیم، بلکه “آزاداندیشی” را مساله ای بسیط ببینیم و حقیقت همین امر بسیط را تحلیل کنیم.
شاید در مقام توضیح این حرف بشود چنین گفت که نباید وجود لفظ «آزاد» و «اندیشی» شما را به غلط بیاندازد که این مساله با مفاهیم آزادی و اندیشه گره ذاتی خورده است؛ این صرفا یک تشابه اسمی است، و ما می توانستیم اسمش را چیز دیگری بگذاریم تا به دام این تشابه لفظی نیفتیم.
اما سوال اینجاست که آیا این گرایش، گرایشی صحیح است؟ آیا واقعا آزاد اندیشی مفهومی بسیط است که در ذات خود با دو مفهوم آزادی و اندیشه گره نخورده است؟
ما پیش فرض میگیریم که تلقی ما و صاحبان این گرایش از آزاداندیشی یکی است و در عین حالی که هر دو میدانیم که در مورد چه چیزی صحبت میکنیم در حال ارائه ی دو تحلیل و تلقی متفاوت از این حقیقت هستیم.
پیشتر در یادداشت هایی گفته بودیم که چنین به نظر میرسد که آزاد اندیشی با مفهوم قلب سلیم، بر مدار معنایی مرتبطی قرار دارند.
البته قلب سلیم در مورد یک شخص، یا یک شیء صحبت میکند، در مورد یک تعین متشخص، یا به عبارتی در مورد یک ذات، اما گویی آزاد اندیشی معنایی مصدری دارد و در مورد یک حدث صحبت میکند، آیا می توان گفت آزاداندیشی، به جریان افتادگی آن ذات است؟
اگر چنین باشد، توصیف آن چیست؟
معنای قلب سلیم به مصدر در آمده چه خواهد بود؟
به نظر میرسد که تصوراتی قابل تحصیل است هرچند فعلا دستیابی به توضیحی کامل سخت است.
اما تا همین حد از تصورات، آیا به نظر میرسد که این پدیده در ذات خود با آزادی گره نخورده است؟ با اندیشه چطور؟
ممکن است گفته شود باید میان پدیده ی اجتماعی آزاد اندیشی با پدیده ی فردی آزاد اندیشی تفاوت گذاشت، و گرایش مذکور در صدر یادداشت مربوط به همان پدیده ی اجتماعی است. که پاسخ خواهیم داد به نظر میرسد پدیده ی اجتماعی آزاداندیشی در ذات خود با پدیده ی فردی آزاداندیشی گره خوردگی جدی دارد. لذا اگر بتوانیم بحث را در چارچوب پدیده ی فردی دنبال کنیم، از غرض تحلیل پدیده ی اجتماعی خارج نشده ایم.
(ادامه دارد _(!؟))