دانش یا بینش؛ ارزشمندی و كارآمدی
#امید_فشندی
#یادداشت_190
#جلسه_330
#مشخصات_اسلام
🔰 دانش یا بینش؛ ارزشمندی و كارآمدی
اینكه دانش فینفسه ارزش دارد، سخن درستی است اما راهگشا نیست.
همهچیز در این هستی ارزشمند است، چون هست و در پس این بودن حكمتی نهفته كه هستی آن را پیدا كرده.
اما اگر دغدغهی كارآیی داشته باشیم، بیشتر باید در پی فهم “نسبت” این هستها با حیات اجتماعی باشیم.
در زیست جمعی، بیش از #دانش به #بینش نیازمندیم و دانش بهتنهایی نمیتواند میدانداری كند. (مگر دانشِ بینش)
دانشمندان منصف نیز وقتی با مقولهی قدرت و حاكمیت دستوپنجه نرم كردند، بیشتر بر طبل بصیرت كوبیدند تا دانش، و بینش نیز چیزی از جنس بصیرت است: یك آگاهی انضمامی و متصل به میدان…
البته كه دانش به عنوان یك فضیلت انسانی باید مورد تشویق و ترویج حاكمیت قرار گیرد، اما نه اینكه دانشمندی را ارزش افضل معرفی كند یا دانشمندان را بر تخت تصمیمگیری نشاند.
مثلا فقه در میان علوم اسلامی از فضیلت دانشی خاصی برخوردار است، اما فقیهان لزوما از بینش و صلاحیت كافی برای سررشتهداری سیاسی و اجتماعی برخوردار نیستند، چه اینكه جمهوری اسلامی هم در عمل، بر شرط #اجتهاد برای مسئولان روحانی نظام چشمپوشیده و “بینش سیاسی و مدیریتی” را بر “اجتهاد و تخصص علمی” ترجیح داده.
ماجراهای #حضرت_آقای_آملی ، آخرین زور نظام جمهوری اسلامی برای ولایتداری دانش «فقه» بر مدیریت كشور بود كه نشد؛ از قضا سركنگبین صفرا فزود..
ناگزیز، یا باید مفهوم مصطلح فقه را توسعه داد و بینش سیاسی و اجتماعی و مدیریتی را هم از حقایق ادّعایی آن برشمرد (با تأسّی به سكّاكی)، یا شرط اجتهاد را از شروط مسئولیتهای حوزوی نظام حذف كرد.
#خلاصه آنكه دانش فضیلت است اما در منظومهی فضائل افضل نیست، كار را باید به مرد میدان – بینش – سپرد.
18 مهر 1400