فقه فردی، اجتماعی، حکومتی یا تمدنی ؟
#مشخصات_اسلام
#یادداشت
#احمد_قوی
#یادداشت_83
#جلسه_343
#فقه_اجتماعی #فقه_حکومتی #فقه_تمدنی
🔵 فردی، اجتماعی، حکومتی یا تمدنی ؟
🔸 بر اساس یک تقسیم می توان ” فردی، اجتماعی، حکومتی، تمدنی” را به عنوان چهار رویکرد هم عرض و #موازی در فقه قلمداد کرد به این معنا که فقیه یا از منظر و موقف فرد به شریعت می نگرد یا جامعه یا حکومت و یا تمدن. برپایه ی این تقسیم بندی این رویکردها به نوعی بدیل هم محسوب شده و باید یکی را انتخاب کرد.
🔸 اما تقسیم بندی #فقه به صورت دیگری نیز قابل تصور است:
با این بیان که ما تمدنی بودن فقه را قسیم سه رویکرد دیگر ندانیم. بلکه از ابتدا قائل به دو تقسیم شویم:
1️⃣ تقسیم فقه از حیث وسعت و عمق حضور در حیات بشر به تمدنی و غیر تمدنی
2️⃣ تقسیم فقه از حیث رویکرد و منظر مواجهه با شریعت به سه رویکرد فردی، اجتماعی و حکومتی
🔸 بر اساس این دسته بندی تمدنی بودن رویکردی موازی و اساسا رویکرد نیست. بلکه می توان ادعا کرد که تمدنی بودن و نبودن فقه، گستره ، وسعت و عمق حضور شریعت در ساحت فرد، جامعه و یا حکومت را دستخوش تغییر قرار دهد.
🔸 بنابر این ما در مواجهه با شریعت:
از یک سو باید منظر و رویکرد برتر فقهی را از بین “فردی ، اجتماعی و حکومتی ” برگزینیم
و از سویی دیگر بر اساس برداشت های کلانی که از ادله شرعی (عقل و نقل) داریم ،کم و کیف حضور دین را در در فقه اجتماعی یا حکومتی (یا فردی؟) که انتخاب کرده ایم مشخص کنیم.
( شاید این تعبیر بد نباشد که تمدنی بودن دین یک مرتبه از دعوای دین حداقلی حداکثری است.)