جمهوری اسلامی: جمهوری عدل و حق یا جمهوری فضل و جود(اخلاق)؟
#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#سید_مصطفی_مدرس
#یادداشت_125
#جلسه_345
#حق_تکلیف
🔰جمهوری اسلامی: جمهوری عدل و حق یا جمهوری فضل و جود(اخلاق)؟
در حکمت 437 نهج البلاغه حضرت امیر علیه السلام این چنین می فرمایند:
وَ سُئِلَ (علیه السلام) أَیُّهُمَا أَفْضَلُ، الْعَدْلُ أَوِ الْجُودُ؟ فَقَالَ (علیه السلام): الْعَدْلُ یَضَعُ الْأُمُورَ مَوَاضِعَهَا، وَ الْجُودُ یُخْرِجُهَا مِنْ جِهَتِهَا؛ وَ الْعَدْلُ سَائِسٌ عَامٌّ، وَ الْجُودُ عَارِضٌ خَاصٌّ؛ فَالْعَدْلُ أَشْرَفُهُمَا وَ أَفْضَلُهُمَا.
ترجمه (محمد دشتی):
(از امام پرسیدند عدل یا بخشش، کدام یک برتر است، فرمود:) عدالت: هر چیزی را در جای خود می نهد، در حالی که بخشش آن را از جای خود خارج می سازد. عدالت تدبیر عمومی مردم است، در حالی که بخشش گروه خاصّی را شامل است، پس عدالت شریف تر و برتر است.
تعبیر حضرت امیر علیه السلام بسیار بسیار راهگشا می باشد. حضرت می فرمایند سیاست کلی حکومت سیاست عدل است. سیاست وضع الاشیاء و الامور فی موضعهم هست در حالیکه جود و فضل خارج کردن امور از موضع خود است.
همچنین می فرمایند عدالت یک امر عامی است که شمولیت و عمومیت دارد در حالیکه جود و فضل برای عده خاصی می باشد.
فلذا رابطه مردم و حکومت در جمهوری اسلامی بایستی بر مدار سائس عامّ عدالت بنا گردد. بله السابقون السابقون، پیشتازان و قوّامان لله از آن جهت که برتر و پیشتازند می بایست بر مدار فضل و جود حرکت کنند.
این امر نیز از جهت دیگر قابل توجه است. علامه طباطبایی در شجره اسماء اسم حق را عالی ترین اسم بعد از اسم الله قرار میدهند که بنیاد و ریشه تمامی امور است همچنین حضرت امام ره اسم عدل و حکم را بر دیگر اسما حاکم میداند که جلوی اختصام آنها را بگیرد و به نظمشان بکشد.
فلذا اولا و بالذات می بایست ما امور را بر مدار عدل و حق پیش ببریم و ثانیا و بالعرض بر مدار فضل و جود و ایثار. اگر ما در مقام سیاستگذاری عمومی هستیم بایستی توجه داشته باشیم که با احراز عدالت و حق است که میتوان انسانها را به فضل و جود و ایثار رهنمون ساخت.
جامعه ای که در عدالت عقب مانده است را نمی توان با خیریه و ایثار و فضل اداره کرد بلکه به عکس فضل و جود محملی برای قارون ها و فرعون ها خواهد ساخت که سلطه خویش را مستحکم تر سازند.
این یک خطای فاحش راهبردیست که ما بخواهیم جامعه ای که اولیات حقوق در حکومت مردمسالاری دینی را احراز نکرده با او از این سخن بگوییم که مردمسالاری دینی تکلیف توست. (طرف میگوید ما را به خیر تو امید نیست شر مرسان!)!!