قبله ی قلوب قبله ی عقول
#یادداشت
#مشخصات_اسلام
#سید_مصطفی_مدرس
#یادداشت_136
#جلسه_356
#اندیشه_قبله
#باز_تقریر
🔰#قبله_قلوب – #قبله_عقول
قبله از ریشه قبل می آید. در معجم مقاییس اللغة این ریشه و به تبع آن کلمه قبله اینچنین توصیف گشته است:
(قَبَلَ) الْقَافُ وَالْبَاءُ وَاللَّامُ أَصْلٌ وَاحِدٌ صَحِيحٌ تَدُلُّ كَلِمُهُ كُلُّهَا عَلَى مُوَاجَهَةِ الشَّيْءِ لِلشَّيْءِ
وَالْقِبْلَةُ سُمِّيَتْ قِبْلَةً لِإِقْبَالِ النَّاسِ عَلَيْهَا فِي صَلَاتِهِمْ،
انسان مشتمل بر جهان عقاید و عواطفی است. اینکه این جهان رو به چه سویی دارد به تعبیر دیگر اینکه عقل و قلب انسان اقبال به چه امری دارد و چه چیز را متولی جهان عقاید و عواطف خویش ساخته است در سرنوشت آدمی بسیار مهم است.
به تعبیر دیگر قبله جهت عبودیت را مشخص میکند. جهت اطاعت و مودت و معیت را مشخص میکند. قبله قلوب و قبله عقول همان جهتی است که انسان سرسپردگی اش بدان سوست. همان جهتی که میل و گرایش انسان بدان جهتست. همان جهتی است که انسان جهان حب و بغض انسان بر مدار آن جهت شکل میگیرد. همان جهتی است که جهان ارتباطی و اخوتی و معیتی انسان بنا بر آن شکل میگیرد.
در حدیث قدسی آمده است:
قَالَ اَللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَأُعَذِّبَنَّ كُلَّ رَعِيَّةٍ فِي اَلْإِسْلاَمِ دَانَتْ بِوَلاَيَةِ كُلِّ إِمَامٍ جَائِرٍ لَيْسَ مِنَ اَللَّهِ وَ إِنْ كَانَتِ اَلرَّعِيَّةُ فِي أَعْمَالِهَا بَرَّةً تَقِيَّةً وَ لَأَعْفُوَنَّ عَنْ كُلِّ رَعِيَّةٍ فِي اَلْإِسْلاَمِ دَانَتْ بِوَلاَيَةِ كُلِّ إِمَامٍ عَادِلٍ مِنَ اَللَّهِ وَ إِنْ كَانَتِ اَلرَّعِيَّةُ فِي أَنْفُسِهَا ظَالِمَةً مُسِيئَةً.
امام باقر عليه السلام فرمود: خداي تبارك و تعالي فرموده است: هر آينه عذاب ميكنم هر رعيتي را كه در اسلام با پيروي از امام ستمگري كه از جانب خدا نيست دينداري كند، اگر چه آن رعيت نسبت باعمال خود نيكوكار و پرهيزگار باشد و هر آينه در ميگذرم از هر رعيتي كه در اسلام با پيروي از امام عادل از جانب خدا دينداري كند، اگر چه آن رعيت نسبت بخود ستمگر و بدكردار باشد.
شاید یک وجه این مطلب تاکید چندین باره بر عذاب رعیت مسلمان که پیروی از امام ستمگر میکنند از آن رو باشد که آن امام ستمگر یک قبله اجتماعیست که هر چند هم حسن فعلی اجتماعی آن اجتماع داشته باشد اما چون جهت و قبله این فعل به سوی باطل است تعذیب ایشان قطعی و حتمی است.
یا در حدیثی دیگر حضرت امیر علیه السلام می فرمایند:
یستدل على ادبار الدول باربع: تضییع الاصول و التمسک بالفروع (بالغرور) و تقدیم الاراذل و تإخیر الافاضل.
شاید یک وجه این مطلب که تقدیم الاراذل و تأخیر الافاضل سبب استحاله و شکست دول میگردد این باشد که وقتی اراذل مقدم شدند، مرتبت و رفعت یافتند اینان قبله اجتماعی جامعه را معماری میکنند و نتیجه معماری قبله اجتماعی به دست ارذلون چیزی جز شیوع دنائت و رذالت نخواهد بود.
.