#تقریر 2جلسه 358-14000915

#یادداشت
#حسین_علیمردانی
#مشخصات_اسلام
#جلسه_358
#تقریر
جلسه 358-14000915

?ربا(ادامه از قبل)
باید ببینیم که خودمان چقدر می توانیم به سمت آن اقتصادی که بعدا می خواهیم توصیه کنیم، حرکت کنیم. مثلا می گویید که شما بعضی از مختصات تمدنی را ندارید. مثلا شما به حاکمیت وصل نیستید، شما جمع بسیار محدودی هستید، حتی یک شهر هم نیستید و… .

علاقمند بودم که دوستان به این مسئله فکر کنند که جمع ما می تواند یک تعهدی بر دوش خودش احساس بکند که ما با این نیت به این سمت حرکت بکنیم که اقتصاد این جمع کاملا حل شود.

ما موظف هستیم که از رزاقیت الهی استفاده کنیم و به سمت یک اقتصاد شکوفا در زندگی خودمان حرکت کنیم. خود این چه وزنی دارد؟ من احساس میکنم که ادبیات و رویکرد اقتصاد مقاومتی از این استقبال می کند. به خصوص یک جمعی که همه ی این جمع باید چاره اندیش باشند. جمع ما همه باید چاره اندیش باشند و به امور اقتصادی فکر کردن، خیلی آدم را به کف صحنه متصل می کند. از این جهت کارمندی اصلا چیز خوبی نیست. کارمند بخشی از عقلش تعطیل می شود. اما اینکه شما دائما دارید به این فکر می کنید که به چه صورتی یک رزق حلالی به دست بیاورید و بعد هم تا رزقی به دست می آید ” و فی اموالهم حق معلوم لالسائل و المحروم” هنوز لذت اینکه یک درآمدی به دست آوردید را کاملا نمی چشید، این را جدا می کنید و انفاق می کنید، این ها چقدر صحنه ی جذابی است. این ها را دوستان فکر بکنند.

اجمالا دارد به این ها فکر می شود. من فکر می کنم که خیلی فردی دارد به قضیه فکر می شود. حتی جمعی دارد فکر می شود ولی باز هم فردی است. مثلا ما بیشتر از زاویه ی رفع مشکلات دوستان داریم به این قضیه فکر می کنیم. خودتان هم می دانید که دست و پا هم زیاد زده شده است. منتها دعوت من این بود که این احتمالا کم است. شما برای اقتصاد مسئولیت دارید ولی در غالب کار خودتان.

دعوت می کنم دوستان در مورد اقتصاد تأملی بکنند و بفرمایند که می شود ما اینطور به مسئله فکر کنیم؟

یک راه این است که شما به گفتمان اقتصاد پاک فکر کنید، شما وظیفه دارید این گفتمان را ترویج بکنید، خودتان اول باور کنید که بدون بانک و ربا میشود، بدون وحشی گری و رقابت می شود و … بدون همه این چیزهایی که الان غرب در زندگی های ما پدیده های بسیار معمولی کرده است، می شود زندگی کرد و چیز متفاوتی فهمید.

مثلا الان شما درک امور معنوی را از دست داده اید! اینقدر در حرص قرار داده اید! الان همه ی طلبه ها را به سمت بورس سوق داده اند، الان چیز خوبی شده است؟ خیلی طلبه ها محاسبه گر شده اند، تا یک پولی دستش می آید سریع به این فکر می کند که کجا سرمایه گذاری کند، به این فکر نمی کند که یک کسانی باید مشکلاتشان برطرف شود.
ما ظاهرا خیلی منفعلانه داریم عمل می کنیم. طلبه ها هم دارند از دست می روند.

آیا می توانیم به همچنین چیزی فکر بکنیم؟ 1- کار گفتمانی در مورد اقتصاد پاک. 2- یک کار عملی در حوزه ی اقتصاد. اینکه یک فکری بکنند تا اقتصادشان تأمین بشود. الان تقریبا مدل ما کارمندی است. یا شهریه است یا حق الزحمه.

باید به سمت اقتصاد مقاوم حرکت بکنیم. درست است که ما نمی توانیم اقتصاد کلان ارائه کنیم ولی واقعا نمی شود اقتصاد خرد ارائه کرد؟ یک اقتصاد خرد مقاوم ارائه بکنیم. مثلا فرض کنید، ما رفع حوائج بکنیم، حتما که نباید پول دربیاوریم. همین را شروع به داد زدن می کنیم. رفع حوائج را باید هدف گرفت و همین فرهنگ هایی که جدی نمی گرفتید باعث شده است که فکر کنید که من باید بروم پول دربیاورم که آبرومندانه زندگی بکنم! اگر رفع حوائج را هدف بگیرید، آن اصرار روی پول درآوردن خیلی تغییر می کند. مثلا همین قدر که من شما را مهمان بکنم و این سنت ها را زنده بکنید، رفع حوائج در همین ها بوده است. بعد چقدر همه چیز ساده میشود. یک حاجت هم برطرف نمی شود. چند حاجت در یک حرکت برآورده می شود.

یک عقلی به اسم عقل معاش دارد می رود. عقل معاش، عقل اقتصادی نیست. عقل زیستن است.

باید زندگی های خودمان را غنی بکنیم، مثلا ما فیلم نمی بینیم و همین طور کتاب نمی خوانیم، این ضعف و تنک مایگی زندگی ما است. شما چرا فکر می کنید که این به اقتصاد شما ربطی ندارد. ما طرح یک زندگی غنی شده را بریزیم، آقای یامین پور می گفت: اگر ما بچه حزب اللهی ها یاد بگیریم که چگونه زندگی کنیم کسی نمی تواند جلودار ما باشد و رسما در این مملکت امپراطوری می شویم.
2️⃣

0 0 رای ها
امتیازدهی به یادداشت
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها