شگفتی یک امکان و ارزشمندی یک بیان

بسم الله الرحمن الرحیم

#يادداشت
#مشخصات_اسلام
#میرزا_علی_کرانی
#یادداشت_77
#جلسه_359
#بازتقریر ؟

عنوان : شگفتی یک امکان و ارزشمندی یک بیان

بحث بسیار مهم، کاربردی و پر از ظرافتی را جناب استاد در این چند روز در ابتدای جلسه ی حلقه ی اندیشه ی کلامی مطرح میکنندو آن هم بحث « کرامت انسان » است. لزومش، فلسفه اش، شیوه ی به کار بستن این باور، آفات به کار بستن، فواید به کار بستن و برخی تجربیات تطبیقی شان ذیل این مساله.

خیلی آموزنده و تامل برانگیز است این مساله.

ما که زندگی مان سر به سر پر است از ارتباط با انسان ها، و اساسا راهمان برای رسیدن به اهداف بلند اسلامی و توحیدی از ارتباط با انسان ها میگذرد، آن به آنِ حرکتمان را باید با اندیشه ای قابل تکیه و قابل اطمینان در مورد انسان پشتیبانی کنیم. تا بتوانیم قدم از قدم برداریم، و الا با این موجود بی انتها و در عین حال بی نهایت ارزشمند به گونه ای رفتار میکنیم که ممکن است خسارت بار باشد. و چه حسرتی بالا تر از این که ما در ارتباط با یک انسان خسارت بیافرینیم؟

بگذریم از اینکه دامنه ی این خسارت ها هم گاه ممکن است بی انتها باشد. ممکن است برنامه ای اساسی را از ریشه بخشکاند و زمین بزند. ممکن است یک عمر زندگی یک یا چند انسان، و یا حتی یک یا چند جامعه و حتی تاریخ را دستخوش تغییر قرار دهد.

کینه ای را در دل کسی میکاریم، حسرتی را میکاریم، وحشتی را میکاریم، غروری یا تکبری را میپرورانیم، محبتی را دریغ میکنیم، و … و اینها میشود که یک انسان به جای آنکه در مدار انسان بودن حرکت کند از مدار خودش خارج میشود و چه بسا دیگر اصلا انسان نماند…( پناه بر خدا ) و چه مظلوم است آن انسان و چه حسرت بار است این اتفاق!

اما اگر ما بتوانیم بر اساس تعالیم عزیز اسلامی مان که حقیقت انسان ( این موجود عظیم و بی انتها ) را معرفی میکند و گاه راه تعامل و ارتباط با او را برایمان بیان میدارد، مدارهایی اصلی و اساسی را شناسایی کنیم که مطابق با آن ها با این موجود ظریف برخورد کنیم چه شگفت انگیز خواهد بود که خواهیم توانست یک موفقیت بزرگ را رقم بزنیم.
خواهیم توانست این مسیر را به سلامت بیشتری طی کنیم، و با شگفتی آفرینی فراوان تری به مقصد برسانیم.

ما اگر مکتب مان این ظرفیت را دارد که از یک بچه ی روستایی، یک ابر مرد مثل حاج قاسم سلیمانی تحویل بدهد، یک مکتب شگفت انگیز داریم که به ما این نوید را میدهد که میتوانیم بشریت را از اغلال دست و پا گیرش برهانیم و به افق اعلای کمال و انسانیت برسانیم.

به ما این نوید را میدهد که ما مثل تمامی مکاتب غیر توحیدی که با وهم و به غلط در امر تعامل با انسان دخالت کرده اند و کرور کرور انسان را از انسان بودن باز میدارند، آن ها را از داشتن ایمان باز میدارند، از زندگی کردن مطابق با حقیقت باز میدارند و … نیستیم. بلکه ما میتوانیم برای تعامل با انسان گام برداریم.

آن شگفتی بزرگی که در میان این سطور کوتاه سخن استاد در اول جلسات خود نمایی میکند، شگفتی امکان فهم انسان است. شگفتی داشتن میزان و سنجه ی قابل بررسی و قابل تکیه در تعامل با انسان هاست.

یک اصل اولی و اساسی و زیر ساختی: انسان مکرم است. او را تحقیر نکنید. او را تکریم کنید.

پیغمبر اکرم فرمود : من اکرم اخاه فانما یکرم الله، اگر کسی برادرش را تکریم کند، خدا را تکریم کرده است.
دنیایی از سخن زیر ساختی فرموده…

و سپس با نقل خاطره ای سری زده میشود به بررسی میدان به کار بستن این اصل: آیا همیشه این اصل باید جاری باشد؟ اگر کسی، جایی، در تعامل با انسانی، از این اصل عدول کرده بود و خسارت به بار آورده بود، پس از او ما چه باید بکنیم؟ آیا سرمایه ی اسلامی در چنین بزنگاه هایی به ما کمکی کرده است؟ گاهی ممکن است این خسارت، پدید آمدن تکبر باشد، پس فرموده است : التکبر مع المتکبر عبادۀ
یا امام علی ع فرموده اند : مَن لم تُصلِحْهُ الكرامَةُ أصلَحَتهُ الإهانَةُ

قصدم صدور یک حکم کلی نیست. قصدم بیان شگفتی این امکان فهم در تعالیم اسلامی است.
و شگفتی ارزشمندی آنچه این روزها در جلسات حلقه بیان میشود.
بسی مغتنم و کاربردی، و آینده نگرانه.

0 0 رای ها
امتیازدهی به یادداشت
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها