فطرت و استعداد

يادداشت 6 – فطرت و استعداد

 

#يادداشت

#روح_توحيد_نفي_عبوديت_غير_خدا

#توحيد_از_ديدگاه_انسان_شناختي

#عقيل_رضانسب

#يادداشت_6

#جلسه_106

 

? فطرت و استعداد

 

? آيا فطرت را مي شود به معناي استعداد گرفت؟ در استعداد اين نكته نهفته است كه مثلا اين هسته خرما جهت دار است به سمت درخت خرما شدن، همه ساخت وجودي كه در اختيارش هست در اين جهت تنظيم شده است؛ منتها اگر شرايط مناسبي در اختيارش قرار بگيرد (در خاك قرار بگيرد و آب و نور و هواي كافي به آن برسد) شكوفا مي شود و ابتدا يك نهال ضعيف و سپس آرام آرام و به تدريج رشد مي كند تا در نهايت يك درخت خرماي تنومندي مي شود كه مي شود از آن خرما برداشت كرد.

? آيا فطرت بيش از اين است؟ آيا فطرت به همين معنا نيست كه انسان استعداد خليفه اللهي دارد و تمام ظرفيت هاي وجودي او در اين زمينه آماده بسيج شدن هستند و وجود او كاملا جهت دار است كه به اين سمت حركت بكند. و همانند همان هسته خرما بايد زمينه مناسب در اختيار او قرار بگيرد تا اين فطرت شكوفا شود، و اگر در بستري غير مناسب قرار بگيرد فطرت او شكوفا نمي شود. تازه اين شكوفايي فطرت هم تدريجي و گام به گام است و از دوران نهالي تا درختي تنومند شدن را مي تواند طي كند.

 

قصد تشبيه نداشتم، واقعا احساس مي كنم فطرت همين است.

.

0 0 رای ها
امتیازدهی به یادداشت
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها