از قله ی مواسات تا حضیضِ تبذیر بسم الله
#یادداشت_11
#حسین_کلاتی
#جلسه_368
#مشخصات_اسلام
#اسراف_تبذیر
#ارزش_مواسات از قله ی مواسات تا حضیضِ تبذیر بسم الله
شهید مطهری (ره) در طرحِ بحث خود از زهد (کتابِ اخلاق اسلامی/انتشاراتِ صدرا) چند فلسفه برای زهد بیان می کنند که یکی از آنها مواسات است. ایشان می فرمایند علّت تفاوت سیره اهل بیت در بعدِ اقتصادی و رسیدگی به زندگیِ فردی و مادّی، نیز همین ارزشِ والایِ مواسات است؛ مؤمن وقتی می بیند در جامعه اش برخی دچارِ مشکلات و در رنج اقتصادی و غیر آن هستند اولاً انفاق می کند و از نیازمندان دستگیری می کند و ثانیاً از بابِ هم دردی و همراهی با آنان و تسکین دردهایشان، مثلِ توده مردم زندگی می کنند و این دومی مواسات است که امری فراتر از انفاق است.
مواسات به معنای پایین آوردنِ سطح رفاه شخصی برای هم دردی با آحادِ جامعه، برای مؤمنی که جنبه مرجعیتِ اجتماعی یا سیاسی داشته باشد، بیشتر مورد تأکید است و سخت گیری بیشتری برای ایشان لازم است (به طورِ خاص زهد برای روحانیت و حاکمیت امری ضروری به نظر می رسد) تا جایی که برخی ادله دال بر این هستند که واجب است حاکمِ اسلامی مانندِ فقیرترینِ مردمِ جامعه اش زندگی کند نه حتی مثلِ عمومِ مردم.
بر همین اساس است که در منظومه اندیشه اسلامی، تبذیر و اسراف که موجبِ احساسِ حقارت فقیران و نشان از مستیِ رفاه در طبقه متمکنِ جامعه است، بسیار منفور است و گسترشِ آن در جامعه، علامتِ از هم گسیختگیِ جامعه از نظرِ پیوندهای اجتماعی و حرکت به سمتِ یک اجتماعِ طبقاتی و غیر توحیدی است.
عیارِ توحیدیِ جامعه را میتوان بر این اساس سنجید که آحاد، در زندگیِ شخصی خود و حتی در دائره مباحات، چه مقدار نگرانِ مسئله عدالت و ترکیبِ جامعه هستند؛ مستانه و بی اعتنا مصرف می کنند و زیاده روی می کنند و هدر می دهند، یا رفاهِ خود را تأمین می کنند و در عین حال انفاق هم می کنند و سهمِ فقیران را در نظر می گیرند ویا از اینها بالاتر مثل عمومِ مردم زندگی می کنند و حتی بر خود سخت می گیرند و یادِ فقیران را در تک تکِ لحظاتِ زندگی خود جاری می کنند و از کوچکترین نمایشی که موجبِ آزار ایشان باشد، پرهیز می کنند…