آزاداندیشی بسیط است نه مرکب (2)
آنچیزی که بنظرم باید برای تعریف آزاد اندیشی در پارادایم اسلامی درنظر گرفت این است که آزادی درطرح دین ختمی جایگاه مهمی دارد. آزادی در این پاردیم ذیل عبودیت معنا پیدا میکند. در طرح قرآن اساسا انسان باید به آزادی برسد به این معنی که یک شانی از انسان کامل است. انسان در سیر نزولی عالم و در داستان هبوط متوجه کثرت میشود. تمام دغدغه هدایت آنست که انسان بدون نفی این منزل در این منزل قرار پیدا نکند و بتواند در یک سیری به سمت وحدت حرکت کند. همه تکاثر ها در این فرهنگ قبر هستند وباید از آن رها شد. ( الهکم التکاثر حتی زرتم المقابر….این ها به صورت برروی کثرت افتاده اند و این ادامه دارد تا زمانی که مقابر را زیارت کنند. زیارت این قبورفهم گرفتاری و اسارت این کثرت و عدم رها شدگی است…) طرح دین و قرآن برای این رها شدگی عبودیت است. انسان هر چقدر که عبودیت الله را در جان خود و در زمین اقامه کند به همان اندازه به سمت آزادی حرکت کرده وبه حریت رسیده است. عبودیت طاغوت گرفتارشدن انسان درعالم تکاثر و ساختن عالم کثرت برای کثرت است. و کار شیطان وسوسه و فریب با شعار آزادی است. به این معنی که انسان را وسوسه میکند تا آزاد باشد و میگوید راهش استقلال از خداوند و خودمداری است. به او میگوید تو برای بودن و ساختن و زیستن چه احتیاجی به خدا داری و چرا میگذاری چیزی از بالا تو را مقید و محدود کند. لذا کار شیطان در مقابل این طرح این است که خود آزادی را نفی نکند بلکه صورت دیگری برآن بزند تا ارده ها را از پیوند با الله منصرف کند. امام حسین در همین راستا در مقابل با جبهه باطل میگوید اگر دین ندارید آزاده باشید. این یعنی اینکه امام با زبان کفر آن ها را دعوت به دین میکند چرا که آزادی خارج از دین اساسا تحقق پیدا نخواهد کرد.
آزاد اندیشی هم در این فضا به نظر یک مفهوم بسیط است.علم الیقین با تمام مراتبش است. زمانی که از تکاثر فاصله میگری و مقام قبوریت آن برایت روشن میشود باب علم الیقین برایت گشوده میشود. آزاد اندیشی از دو جز آزادی و اندیشه تشکیل نشده بلکه از همان جهت که به آزادی توجه میکنیم تازه وارد وادی درست اندیشدن شده ایم. آزادی رهایی از قید کثرت است و انسان در این راه صعودی معرفتی از جنس حضور دارد و پس از آن از این صعود حضوری گزارشی خواهد داد. کسانی که فقط گزارش او را می بینند و بیرون از این سلوک قرار دارند اندیشه را چیزی و آزادی را چیزی میپندارند ولی کسانی که در مسیر این سلوک قراردارند، با دریدن هر حجابی خود را رهاتر و در عین حال با معرفتر و کامل تر میابد.