لا یمسه الا المطهرون
به نظر بنده اصلی در آزاد اندیشی است که باعث می شود که ما در تعریف، دچار اختلافات کثیر نشویم و آن همانی است که نسبت مستقیمی با حق گرایی دارد .این دنبال کردن و استشمام کردن حق کار آزاد اندیش است.
سوالی که مطرح می شود این است که می توان بدون آزاد اندیشی به حق رسید یا تنها راه رسیدن به حق آزاد اندیشی است؟یا بهتر سوال را بیان کنم آن اندیشه ای که به حق می رسد فقط آزاد اندیشی است یا نه؟
در جواب باید بگویم زمانی مطمئن می شویم که آزاد اندیشی به کار برده ایم که نتیجتا به حقیقت رسیده باشیم این موقع می توان ادعای آزاد اندیشی نمود و گرنه کسی که ادعای آزاد اندیشی نماید ولی به حق تن ندهد ادعایش قابل قبول نیست
پس هرچیزی که به او کمک کند تا به حق برسد کمک به آزاد اندیشی است
فردی که حق را بشناسد وبه حق گرایش داشته باشد اصلا ترسی از رویارویی با خصم ندارد و با تمام مقدمه چینی های طرف مقابل همراهی می کند و می داند که به بطلان می رسدکه به اصطلاح “جدل”گفته می شود و با آرامش و اطمینان حرفهای طرف مقابل را گوش می دهد.
برای حق شناس شدن باید مقدماتی را رعایت کرد که آزاد اندیش به آن مقدمات نیاز دارد یکی از آنها تزکیه نفس است ،باید طاهر بود تا حق را درک کرد
لا یمسه الا المطهرون