آزاداندیشی و غیرت

آزاداندیشی نسبتی با حق و حقیقت دارد، «وقتی فرد یا جامعه در لایه اندیشه حق گرا و حق پذیر شد، آزاداندیشی رخ داده است.» حق گرایی و حق پذیری در اندیشیدن هم یعنی هم می اندیشد برای رسیدن به حق و هم وقتی به حق رسیدن آن را می پذیرد، و البته قواعد منطقی اندیشیدن را نیز مراعات می کند؛

اگر فرد یا جامعه با آزاداندیشی به حقیقت یا حقایقی رسید، آیا در مرتبه بعد این تلاش قبلی او سرمایه ای برای اوست، یا انگار نه انگار که قبلاً زحمتی کشیده و به حقیقتی رسیده است؟! پر واضح است که وقتی بنا شد مدال آزاداندیشی به فرد و جامعه ای که دنبال رسیدن به حق و پذیرش حقی که به آن رسیدند داده می شود، حق و حقیقت بسیار ارزشمند تلقی می شود و اگر بخواهیم به حقی که رسیدیم بی اعتنا باشیم، از همان اول دنبال آن نیز نخواهیم رفت. به همین دلیل فرد و جامعه آزاداندیش نسبت به حق بسیار غیرتمند است.

اما اگر نگاه ما به آزاداندیشی این باشد که بگذار آزاد باشم از همه چیز حتی از حق هایی که خود به آن رسیدم، آن وقت این فرد یک فرد دم دمی مزاج و سست بار می آید، زیرا فردی که محصول اندیشه خود پایبند نباشد، زحمت و رنج اندیشه را نیز به خود نخواهد داد. در فضای اجتماعی هم همین است، جامعه هرهری مذهب و بادی به هر جهت، سختی اندیشمندی را تحمل نخواهد کرد و حزب باد شده و هر روز در جهتی حرکت خواهد کرد.

 

 

#یادداشت_361

عقیل رضانسب 14020230

0 0 رای ها
امتیازدهی به یادداشت
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها