استیت مفهومی مدرن (بررسی تاریخی مفهوم استیت) – در نقد کتاب پسااسلامیسم (میلاد دخانچی)
بسم الله الرحمن الرحیم
- مفهوم State در غرب تا سده شانزدهم رواج سياسـي نيافتـه بـود. نخـستين كـاربرد آن دربحث علمي به ماكياولي نسبت داده می شود. فلذا مفهوم استیت اساسا یک مفهوم مدرن می باشد.
- در فضای اعتباریات این گونه بحث می شود که مفاهیم اعتباری، از آن جایی که جنس و فصل ندارند، هویت آن ها به غایت و اثر آن ها شناخته می شود و اساسا مفاهیم اعتباری را به کمک همان اثر، می توان تعریف کرد. فلذا باید این را پذیرفت که نمی توان برای مفاهیم اعتباری جنس و فصل مشخص نمود و به وسیله این جنس و فصل در تاریخ به مصادیق آن مفهوم پرداخت. چرا که اساسا مفاهیم اعتباری برای رفع نیاز حقیقی به وجود آمده اند و یک اثر حقیقی نیز دارند. و در این صورت وقتی در گذشته این نیاز نبوده و یا اگر بوده ، این مفهوم اعتبار نشده بوده، نمی توان آن مفهوم را به مصادیقی در ما قبل خود نسبت داد.
- با این توضیحات در مورد مفاهیم اعتباری، همین ادعا را در مورد مفهوم استیت می توان کرد، که اساسا مفهوم استیت یک فرم و ساختار اداره جامعه ای می باشد. که با پشتوانه های سرمایه دارانه ایجاد شده است و نیازهای سرمایه دارنه در اعتبار این مفهوم به شدت نقش داشته اند لذا اساسا مفهوم و ماهیت استیت یک مفهوم و ماهیت مدرن می باشد و بسط آن به ماقبل دوران مدرن اساسا امری اشتباه می باشد.
- البته این که شاید در برخی از ویژگی ها، استیت با برخی از مدل های اداره جامعه اشتراک هایی داشته باشد امکان پذیر است اما این اشتراکات به معنای این که بتوانیم مفهوم استیت را به گذشته نسبت داد، نیست.
- و حتی با کمی سختگیری، می توان این گونه ادعا کرد که آن اشتراکات نیز، مشترک لفظی می باشند که چرا که اساسا مفاهیم مدرن در پارادایمی غیر از پارادایم گذشته ایجاد می شوند و این اشتراکات ظاهری می باشند و در اصل و باطن تفاوت هایی در همان اشتراکات وجود دارد.
- البته در این میان عده ای دیگر State را پديده اي قديمي، جهان شمول و مربوط به همه جوامع تلقي مي كننـد State در این نگاه بــه صـورت نطفــه حتـي در جوامـع ابتــدايي هـم وجــود داشـته اســت.
- التبه که حتی با پذیرش این نظر، باز می توان این گونه ادعا کرد استیت مدرن اساسا به سبب نظام سرمایه داری آنقدر ماهیت ویژه ای پیدا کرده است که نمی توان آن را با استیت قدیم و جوامع ابتدایی یکسان دانست و تسامحا به هر دوی آن ها استیت گفته می شود و اساسا استیت همان مفهوم مدرن را شامل می شود.
بهگمانم همان سه مؤلفه «قلمرو، قانون و قاهریت» را محل اصلی نزاع بگیریم، خیلی مشکلی در اطلاق استیت بر الگوهای پیشامدرن اداره جامعه پیش نیاید؛ چه اینکه الگوی قبیلهفرم هم همین سه مؤلفه را دارد.