تفاوت کلام در علم کلام مرسوم با کلام انقلابی
کلام مرسوم در تاریخ اسلام خود را موظف به اثبات عقاید دینی و دفع شبهات به روش یقینی یا مشهوری میدانست، لذا اساساً محصولی که ارائه میکرد محصولی بود که بخش عمدهی آن به توصیف معارف دینی میپرداخت. جامعهی علمی متکلمین با همه فراز و فرود و دسته بندیهایی که در جهان اسلام داشتند، محصولی که ارائه دادند بیشتر عقاید صحیحی بود که از نظر خودشان یک فرد مسلمان باید میداشت، آن هم به شکل توصیفی که این عقاید صحیح و حق چیست، و چطور حرف مخالفین این عقاید غلط است.
اما آن چیزی که اینجا گم یا کمرنگ است، پشتیبانی عقایدی از زندگی دینی است، یعنی به نحو انضمامی و عینی روی عقاید امت تمرکز کنند و تلاش کنند که به جای اثبات عقاید حقه و دفع شبهات، باورهای مورد نیاز برای زیست دینی جامعه در موقعیتهای مختلف را تبیین و به این واسطه جامعهی دینی را از پشتیبانیهای خود بهره مند سازند.
کلام باید به جای در پیش گرفتن رویکرد توصیفی و دفاع از توصیفهای خود نسبت به معارف دینی، متمرکز بر زیست دینی جامعه اسلامی میشد و برای هر مسلمان و موقعیتی که جامعه اسلامی وارد آن میشد، پشتیبانی اعتقادی متناسب آماده میکرد تا مسلمانی به نحو انضمانی و عینی در همه عرصههای حیات جامعه اسلامی جاری میشد؛ و حیات طیبه به نحو تام آن محقق میشد.
#یادداشت_297