دولت سیزدهم فرصت گفتمانی جبهه ی انقلاب
بسم الله الرحمن الرحیم
در بیانات استاد در جلسه ی دیروز معضل گفتمانی دولت سیزدهم برآمده از آشفتگی جبهه ی انقلاب تحلیل شد.
اگر این تحلیل را کمی مورد توجه قرار دهیم و مقوله ی تاثیر و تاثرات متقابل دولت و جبهه ی انقلاب را به عنوان یک سوژه مورد تحلیل قرار دهیم شاید بتوانیم زاویه دیدهای متفاوتی را نیز در قبال مساله ی گفتمان دولت سیزدهم بدست آوریم.
به عنوان مثال این مساله قابل بررسی است که اگر چه آشفتگی جبهه ی انقلاب به نحوی است که منجر به فقد گفتمان بُرّنده در دولت شده است، اما آیا اگر دولت بالاخره از باب اضطرار هم که شده گفتمانی را برگزیند، این مساله می تواند گامی در جهت حل آشفتگی جبهه ی انقلاب نیز باشد؟
اگر پاسخمان به این پرسش مثبت باشد در درجه ی اول ضمن استقبال از هر گفتمان مختار احتمالی توسط دولت – که علی القاعده چیز بی ربطی نخواهد بود کما اینکه نیست – از گفتمان ” جمهوریت و عدالت ” استقبال می کنیم.
اما در مرتبه ی بعد و حداقل در چارچوب یک بحث نظری، با عنایت به مجموع شرایط موجود شامل: آشفتگی جبهه، نبود گفتمان بُرّنده در دولت، نبود زیرساخت دندان گیر برای حل سریع آشفتگی جبهه ی انقلاب و … ، به “مساله ی گفتمان حاکم بر دولت” نگاه کنیم شاید پیشنهادات دیگری غیر از اقتصاد مقاومتی هم داشته باشیم.
اقتصاد مقاومتی با توجه به رویکرد ولایی دولت رویکرد قطعی دولت خواهد بود، کما اینکه سیاست رسمی ابلاغی و قانونی کشور نیز هست و آقای رییسی هم در تبلیغات انتخاباتی شان گفته اند و هم در وجود خودشان با عنایت به تجارب قضایی و حقوقی ای که دارند توجه ویژه ای به اسناد بالادستی نظام دارند و خود را ملزم به تبیعت از آن ها میدانند؛ لذا از این نظر شاید چندان جای نگرانی نباشد.