اکنون ما و بهشتی
تعبیر اندیشمندان انقلاب، برای بزرگانی چون، سید علی خامنه ای، شهید مطهری، شهید بهشتی، امام موسی صدر، شهید صدرو… گزارش زیبایی است برای معماران بزرگ ترین انقلاب قرن.این تعبیر به همان اندازه که مقصد و سنجه ای برای هر اندیشه ورزی است به همان اندازه رهزن است.
درجهان هر کنش گر فعال انقلاب بیانات این بزرگان با کم ترین مداقه مورد قبول واقع میشود و در سخت ترین پیچیدگی های اجتماعی رهرو و راهرو آنان است. و هر چه زمان می گذرد، عطش ها نه سیراب بلکه برای انس بیشتر با اندیشه این بزرگان بیشتر می شود.اما زیست گام دوم ندایی بالاتر از انس با اندیشه آنان می خواهد در زمانه ای که انقلاب اسلامی باید قدرت خلق خود را در جهان انسانی به رخ غرب بکشد و زیست مومنانه ای را برای مردم خود بیافریند، باید به بحث درباره الگوی معماری اراده مردمی هریک از این بزرگان بنشینیم.والامعماران اراده مردمی بازیگرانی دیگری خواهد داشت.
طرح کلی اندیشه اسلامی قرآن، همرزمان حسین، انسان 250 ساله، تشکل طلبگی مخفی بعداز نماز جماعت، موظف کرن شاگردان برای قبول امام جماعتی مهم ترین مناطق شهری، حاکی از یک نوع الگوی حل مساله خامنه ای است. تریبون حسینیه ارشاد،برای مطهری نقش بلند گو را نداشت، او معتقد به چنین سبک مبارزه وحل مساله ای بود.مرگ مطهری زمانی است که اورا تنها به محتوایش و افکارش تقلیل دهیم و فاقد هر گونه ایده و طرحی برای پیشبردانقلاب بدانیم.
نشست پنج شنبه گذشته را به یاد بهشتی گذراندیم. با ارائه از کودکی تا بزرگسالی او. با شروع دغدغه هایش و تحقق آنها. بهشتی نیاز ما و نسخه مفقوده اکنون ماست. چند ماه پیش با یکی از محققین تاریخ انقلاب جلسه ای داشتم، بحث به بهشتی رسید، به نکته جالبی اشاره شد، که عده محسوسی از حکمران کشور دست پروردگان بهشتی هستند.ایده جالبی است، تربیت شاگرد بدون دانشگاه و موسسه برای حمکرانی.
بهشتی همان قدر که نیرو ساز است، به همان اندازه برای جمهوری اسلامی نهاد سازی کرده است، حزب جمهوری، جهاد سازندگی، اصلاحات قوه قضائیه، ایده تعاونی ها و.. چه بسیار فعالیت های فرهنگی که در زمان ما انجام می شود، اما چون پری در نسیم به هر سو می رود. امروز برای برپای حلقه های میانی و بهینه کردن فعالیت های آنان به بهشتی نیاز داریم که چگونه وچطور نهاد اجتماعی بسازیم و از اراده های مردم قدرت خلق کنیم.