نظریات موجود در جامعیت دین اسلام
با تحقیق اجمالی که داشتم در موضوع جامعیت دین اسلام سه نظریه موجود است:
1- دین، جامع همه ى علوم و معارف بشرى و بیان کننده ى همه ى مسائل نظرى و عملى در سطح کلان و جزئى در عرصه هاى مختلف زندگى مادى و معنوى است و تعالیم آن انسان را از هر گونه تلاش فکرى در شناخت خود، جهان و ابعاد مختلف زندگى بى نیاز مى کند.
قائلین به این نظریه همان افرادی هستند که نهایتا علومی مانند فیزیک، شیمی، روانشناسی را هم در نسخه اسلامی اش قبول دارند.
2-وظیفه ى دین، ارائه ى رهنمود براى رسیدن انسان به سعادت و کمال اخروى است، نه براى اداره ى جامعه و مسائل دنیوى.(یعنی دین اسلام برای سعادت اخروی دین جامعی است و تمامی نیازهای لازم برای رسیدن به کمال اخروی را پوشش می دهد)، امثال سروش به این نظریه قائلند
3-دین اسلام در راستاى هدف و رسالت خود، رئوس کلى همه ى معارف لازم را براى تحقق سعادت دنیا واخرت در اختیار بشر قرار دهد; به گونه اى که بشر با تطبیق آن اصول کلى بتواند به صورت نظام مند همه ى معارف و رهنمون هاى مورد نیاز براى رسیدن به سعادت خویش را به دست آورد.(از قائلین به این نظریه را می توان نگاه آیت الله مصباح رضوان الله علیه نام برد)
با توجه به سه رویکرد فوق در جامعیت دین، ابتدا قبل از اینکه بخواهیم وارد چگونگی این جامعیت بحث کنیم می بایست روشن کنیم چه رویکردی از جامعیت را مد نظر قرار دادیم و دایره نیازهای مربوط به انسان و دین را تا چه حدی قرار داده ایم بعد از آن می توان درباره چگونگی این جامعیت بحث کرد.
به نظر می آید که استاد شهید، بر محور نظریه سوم راجع به جامعیت دین اسلام بحث کرده اند و شواهدی از این مطلب را می توانیم در مجموعه آثار،ج5، ص37 مشاهده کرد:
«اید بگوییم كه مقصود از «علوم اسلامی» … یعنی علومی
كه به نوعی از نظر اسلام «فریضه» محسوب می شود و در فرهنگ و تمدن اسلامی سابقه ی طولانی دارد و مسلمانان آن علوم را از آن جهت كه به رفع یك نیاز كمك می كرده و وسیله ی انجام یك فریضه بوده محترم و مقدس می شمرده اند.»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
| کانون اندیشه کلامی |
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خواهشمندم