ماهیت یابی پویش کلام انقلابی
فعالیت علمی ای که سوژه آن ساماندهی اندیشه مردم است، ضرورتی است که در این حلقه ضرورت آن تبیین شد و کلام انقلابی نامیده شد.
سوال این است که این ضرورت، چه علمی است و در چه علمی باید مورد بررسی قرار بگیرد. آیا می توان به این پویش، کلام اطلاق کرد؟
به نظر می رسد برای این بحث لازم است ابتدا تمایز تمام علوم را به صورت منطقی بشناسیم، سپس این فعالیت علمی مورد نظر را در یکی از آنها جای دهیم یا بگوییم این علم در هیچکدام جای ندارد و باید علمی جدید تأسیس شود
البته توجه به این نکته نیز لازم است که در بررسی علوم به دو گونه می توان عمل کرد. اول: تبیین جایگاه دانش ها بر اساس آن چیزی که بوده اند و هستند و دوم: تبیین دانش ها بر اساس آن چه باید باشند.
اگر بخواهیم دانش ها را بر اساس آن چیزی که بوده اند، بررسی کنیم، به نظر می رسد به منظومه کاملی از علوم نخواهیم رسید زیرا آن چیزی که در خارج اتفاق افتاده این است که علوم با اهداف و ملاک های مختلفی متمایز شده اند و تأسیس شده اند
برای تمایز علوم ملاک های مختلفی بیان شده مانند تفاوت در غایت و هدف. تفاوت در موضوع. تفاوت در مسائل و محمول. تفاوت در روش تحقیق و تولید و دیگر ملاک ها.
به نظر می رسد زمانی می توانیم تکلیف این مسأله را حل کنیم که حلقه اندیشه کلامی یک پویش کلامی است یا خیر، که اساسا تفاوت و تمایز علوم و روش تمایزگذاری بین علوم را حل کنیم.
مثلا فرق فقه و اخلاق چیست؟ اگه فقه و اخلاق دو علم در عرض یکدیگر هستند، رشته فقه الاخلاق چه معنایی پیدا می کند؟ در این تعبیر آیا فقه به مثابه دانش است که اخلاق را جزءی از خودش دانسته یا فقه به مثابه روش است و هدفش فعالیت علمی در علم اخلاق با روش فقهی است؟
همچنین فرق علم کلام و فلسفه چیست؟ فرق آنها در روش و منابع است یا در موضوع و مسائل؟ و همینطور فرق و تمایز بین علوم دیگر مانند تفاوت اخلاق نظری با علم النفس؟، تفاوت اخلاق عملی با فقه؟ و فرق کلام و اصول فقه؟
لذا سزاوار است، برای جواب به این سوال، رده بندی علوم یا طبقه بندی علوم را مورد دقت قرار دهیم چراکه زمانی می توان یک امر را به خوبی شناخت که هم جایگاه آن را در نسبت با کل دید. یعنی هم مقسم آن را دید و هم قسیم های آن را.
در یادداشت بعدی به طبقه بندی علوم پرداخته می شود.