مروری بر چیستی کلام انقلابی، ذهن جامعه 1
بسم الله الرحمن الرحیم
در یکی از جلسات اخیر حلقه ی اندیشه ی کلامی اشکالی به کارکرد کلام مطرح شد به این بیان که : این نوع افق پردازی برای کلام انقلابی، انتزاعی است و با صحنه ی واقعیت مطابقت ندارد، چرا که بسیاری از مخاطبین شما در سطح جامعه اصلا آن قدری که شما فکر میکنید تمایلی به سخن اسلام ندارند تا بخواهند حرف شما را از پایگاه دین خریدار باشند.
صحبت هایی در این خصوص رد و بدل شد که این پیغام را داشت که مرور آنچه در هویت کلام انقلابی مد نظر داریم برای جمع مفید است.
در مباحثی که در نشست تهران مطرح شد سرفصلی داریم با عنوان : نجوا و سخن حرفه ای متکلم چیست؟
برای مرور این مساله خوب است بار دیگر نگاهی به مقوله ی «ذهن جامعه» و یا حتی «ذهن انسان» بیاندازیم تا تصورمان را تثبیت کنیم.
ما در جلسات فلسفه ی کلام انقلابی از پدیده ای به نام ساحت ذهن صحبت کردیم، و اثر آن بر روی عمل و اراده را مورد دقت قرار دادیم. در جلسه ای که شورای راهبردی مرکز گفتمان توحید با استاد یزدان پناه داشتند ایشان اصطلاحی را برای اشاره به مساله ی گفتمان مطرح کردند که البته خودشان معتقد بودند این اصطلاح برای توضیح گفتمان کافی نیست، و آن اصطلاح «حافظه ی نزدیک» بود.
به ذهن میرسد که مراد از این اصطلاح همان ذهنی باشد که در مباحث ما مورد اشاره قرار گرفته بود، اما حتی اگر دقیقا همین معنا مورد نظر نباشد ما نیز می توانیم از آن برای تشریح این معنا وام بگیریم لذا اصطلاحاتی از قبیل. «حافظه ی نزدیک جامعه»، «حافظه ی نزدیک انسان» و … را در مدار معنایی ذهن جامعه مطرح میکنیم.
این عبارت پردازی ها ما را در نزدیک شدن به افق آنچه مورد دغدغه ی متکلم است نزدیک میکند.
در نشست تهران قریب به این مضمون مطرح شد که متکلم نگاه میکند به مردم و زیست آنها، و اگر دید که ذهن آنها برای زیستی که در آن هستند آماده نیست، نجوای حرفه ای او چنین خواهد بود: من طعامی برای ذهن تو آماده میکنم تا با زیست امروزت سازگار باشی.
اگر ذهن در اینجا را همان حافظه ی نزدیک معنا کنیم، یعنی آن تصورات و تصدیقاتی که به نحو فعالی در پشت پرده ی ذهن ما حضور دارند و در هر مواجهه ای اعم از فوری و غیر فوری سریعا آن ها را در می یابیم و مبتنی بر چیزی شبیه بداهت که از آنها در ذهن ما شکل گرفته است (یعنی آنها را نیازمند بررسی و اثبات نمی یابیم) رفتار میکنیم، آن وقت سنخ مسائل و رسیدگی های متکلمانه برایمان روشن تر میشود.
لازم است برای بهتر شدن تصورات مثال هایی م زده شود که با توجه به پایان فرصت این یادداشت به یادداشت دیگری موکول خواهد شد.