توحید از دیدگاه انسان شناختی
#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_انسان_شناختی
#امید_فشندی
#یادداشت_7
#جلسه_107
چه در توحید و همسوسازی ساحت اندیشهی فرد با عرصهی اقدام او، چه ساحت اندیشهی اجتماعی (ذهنیت مشترکِ منتشر جمعی) با اقدامات جمعی (تجلی ارادهی جمعی در ساحت یک انقلاب نظام و ساختارها و قوانین کلان آن)، توجه به یک نکته مهم و راهبردی است:
لازمهی وحدت و توحیدیشدن این نیست که هر گزارهی اعتقادی و ایمانی را بخواهیم بیتوجه به ظرفیت زمین و زمان تحقق آن و نسبت آن با سایر گزارهها، به اقدام برسانیم، نه!
اعتقاد به درستی و حقانیت یک مکتب بهمعنای این نیست که موظفیم بیمحابا تمام گزارههای تجویزی آن را در صحنهی عینیت تحقق ببخشیم و اگر نبخشیم، نؤمن ببعض و نکفر ببعض خواهیم شد، نه!
دوگانهی شورای نگهبان (که قوّهی همگامسازی طریقت نظام با شریعت اسلام است) و مجمع تشخیص مصلحت نظام (که قوهی عاقلهی جمعی برای تشخیص مصالح عالیهی طریقت نظام و توجیه عدم تطابق آن با شریعت است) دقیقا در همین افق قابل تقریر است.
اگرچه حضرت امام خمینی رحمةاللهعلیه، در عمل، دستفرمان حوزه را به سنّتیها (آیةالله گلپایگانی) سپرد و شریعتبانی نظام را هم به شورای نگهبان (به دبیری آیةالله لطفالله صافی، داماد آیةالله گلپایگانی) داد؛ اما حکمِ به ترجیج رأی دوسوم نمایندگان مجلس شورا بر نظر شورای نگهبان در اوایل و سپس تأسیس مجمع تشخیص مصلحت، گواهی بر این چالش است که برای توحیدیسازی مردم و جامعه، نیاز به عقلانیت راهبردی خاصی داریم که لزوما از متن دروس حوزی و حتی گزارههای توحیدی درنمیآید.
دوگانهی نهضت و نظام، انزواطلبی و وادادگی و بسیاری از دوگانههای دیگری که هنوز و پس از چهلسال در این کشور حل نشده، ریشه در همین چالش دارد.