اهل بیت علیهم السلام و دامن زدن به تنوع در اصحاب

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_انسان_شناختی
#عقیل_رضانسب
#یادداشت_13 (بخش 1)
#جلسه_113

? اهل بیت علیهم السلام و دامن زدن به تنوع در اصحاب

? تصویری که ما از اصحاب اهل بیت علیهم السلام داریم گاهی یک تصویر فانتزی است و چون جریانات و آدم های اصلی آن ها را درست کار نمی کنیم، پیچیدگی های فعلی فرمان رهبران انقلاب را نیز متوجه نمی شویم.
? دانشی که در اینجا به شدت سودمند است و به نظرم یکی از عوامل رفتار پیچیده و دقیق و شبه معصوم رهبر انقلاب کار جدی در این دانش است، دانش رجال است. البته نه به این صورت مفتضحی که خیلی ها کار می کنند و صرفا کلمه ثقه را دنبال می کنند که می یابند یا نه! و البته تر این دانش غیر از کارکرد ارزیابی روایات تقریبا مهم ترین منابع ما برای بررسی سیره اهل بیت است و به نظرم ایده انسان 250 ساله ناشی از کار جدی مؤلف آن در فضای رجالی و منابع اصیل رجالی است.
? طلبه باشی و حداقل راویان اصلی را یک بار در کشی و نجاشی نبینی مطمئنا ضرر بزرگی است. مخصوصا کشی از این جهتی که عرض کردم بسیار ویژه است (این از پیش منبر و پیام بازرگانی کار)?
? در روایاتی که در ذیل ترجمه جناب زراره در کتاب کشی آورده است تنوع زیادی دارد از توثیقات بسیار سنگین از حواری موسی بن جعفر خوانده شدن، تا اینکه امام باقر ع بفرمایند لو لا زرارة لظننت أن أحاديث أبي (ع) ستذهب؛ تا اینکه امام صادق ع بفرمایند أما ما رواه زرارة عن أبي جعفر (ع) فلا يجوز لي رده! / سمعت أبا عبد الله (ع) يقول أحب الناس إلي أحياء و أمواتا أربعة: بريد بن معاوية العجلي و زرارة و محمد بن مسلم و الأحول /
و تعریف های عجیبی از این قبیل که به کشی و نجاشی مراجعه کنید.
? از طرفی در همین کشی می بینیم که روایات سنگینی در ذم زراره هم آمده است،
عن أبي بصير عن أبي عبد الله (ع) قال قلت الذين آمنوا و لم يلبسوا إيمانهم بظلم قال أعاذنا الله و إياك من ذلك الظلم قلت ما هو؟ قال هو و الله ما أحدث زرارة و أبو حنيفة
تا اینکه در یک داستانی در مورد استطاعت حج بعد یک رفت و برگشتی حضرت امام صادق ع به راوی بگویند: كذب علي و الله كذب علي و الله لعن الله زرارة لعن الله زرارة لعن الله زرارة !!!
تا اینکه بفرماید: ما أحدث أحد في الإسلام ما أحدث زرارة من البدع عليه لعنة الله !

? پسر زراره از این روایاتی که ظاهرا بین اصحاب هم پیچیده بود ناراحت می شود و نزد حضرت می رود گلایه می کند که این چه حرف هایی است که اصحاب به نقل از شما می زنند؟
عن عبد الله بن زرارة قال قال لي أبو عبد الله (ع) اقرأ مني على والدك السلام و قل له إني إنما أعيبك دفاعا مني عنك فإن الناس و العدو يسارعون إلى كل من قربناه … فإنما أعيبك لأنك رجل اشتهرت بنا و لميلك إلينا و أنت في ذلك مذموم عند الناس غير محمود الأثر لمودتك لنا و بميلك إلينا فأحببت أن أعيبك ليحمدوا أمرك في الدين بعيبك و نقصك و يكون بذلك منا دافع شرهم عنك يقول الله جل و عز: أما السفينة فكانت لمساكين يعملون في البحر فأردت أن أعيبها و كان وراءهم ملك يأخذ كل سفينة !
فافهم المثل يرحمك الله فإنك و الله أحب الناس إلي و أحب أصحاب أبي (ع) حيا و ميتا فإنك أفضل سفن ذلك البحر القمقام الزاخر و أن من ورائك ملكا ظلوما غصوبا يرقب عبور كل سفينة صالحة ترد من بحر الهدى ليأخذها غصبا ثم يغصبها و أهلها و رحمة الله عليك حيا و رحمته و رضوانه عليك ميتا و لقد أدى إلي ابناك الحسن و الحسين رسالتك حاطهما الله و كلأهما و رعاهما و حفظهما بصلاح أبيهما كما حفظ الغلامين فلا يضيقن صدرك من الذي أمرك أبي (ع) و امرأتك (امرتک) به و أتاك أبو بصير بخلاف الذي أمرناك به فلا و الله ما أمرناك و لا أمرناه إلا بأمر وسعنا و وسعكم الأخذ به و لكل ذلك عندنا تصاريف و معان توافق الحق و لو أذن لنا لعلمتم أن الحق في الذي أمرناكم به
فردوا إلينا الأمر و سلموا لنا و اصبروا لأحكامنا و ارضوا بها و الذي فرق بينكم فهو راعيكم الذي استرعاه الله خلقه و هو أعرف بمصلحة غنمه في فساد أمرها فإن شاء فرق بينها لتسلم ثم يجمع بينها لتأمن من فسادها و خوف عدوها في آثار ما يأذن الله و يأتيها بالأمن من مأمنه ، و الفرج من عنده عليكم بالتسليم و الرد إلينا و انتظار أمرنا و أمركم و فرجنا و فرجكم و لو قد قام قائمنا و تكلم متكلمنا ثم استأنف بكم تعليم القرآن و شرائع الدين و الأحكام و الفرائض كما أنزله الله على محمد (ص) !

❇️ این قسمت روایت مد نظرم هست که حضرت می گوید من خودم بین شما اختلاف می اندازم بعد هم خودم جمع تان می کنم، انگار که خود حضرت دارند برای اهدافی مثل حفظ اصحاب و همچنین برای پیشبرد دین خدا در صحنه عمل به این اختلاف دامن می زنند.
? دعوا هم سر این است که حضرت در مورد یک سوال فقهی به ابوبصیر یک چیز می گوید به زراره یک چیز و به مفضل یک چیز دیگر! در آخر همین روایت هم آخرش حضرت به راوی نمی گوید که کدام درست است و می گوید تعبد داشته باشید! (در پرانتز واقعا این روحیه تعبد به کلام اهل بیت ع در بین ماها طلاب هم ضعیف شده و همین عامل تضعیف این روحیه در مردم هم شده! امام می گوید من چه گفتم بگو چشم!)
? این نشان می دهد که امام مثل برخی فقهای ما که کلا در مقام فتوا هستند نیست، امام مشغول رهبری اجتماعی است و حتی جریانات اطراف خودش را طوری پیش می برد که در نهایت کارها به سرانجام برسد؛ یک تیپ های فقها داریم که واقعا اگر خط غلو در مورد اهل بیت نبود این ها هیچ وقت مقامات عالیه اهل بیت را نه می فهمیدند و نه به کسی می رساندند، و خیلی از اوقات هم اهل درس و بحث و کار علمی هستند و اون تیپ های خط غلو (که به نظرم الان ما خیلی شبیه تر به آن ها هستیم تا آن تیپ های فقها!) بودند که حتی جایی نیاز به درگیری عملی بود پای کار بودند.
? به نظر در این سطحی که امام می گوید برای ولی فقیه مجاز نباشد، یعنی خودش با دو حکم متضاد با هم باعث ایجاد اختلاف در اصحاب و یارانش شود و بعد بخواهد جمع کند! واقعا چنین کاری فقط از امام معصوم بر می آید؛ چون در نهایت آن دو چیزی که امام می گوید هر دو واقعا صحیح است (برویم ببینیم نفس الامر را چپکی نفهمیده باشیم! فتأمل)
? اما شاید بشود گفت که فقیه با الگو گیری از این فضای امام می تواند اختلاف های موجود را در جهت پیشبرد اهداف اسلامی مدیریت و راهبری کند بدون اینکه بخواهد تلاش جدی بکند که این اختلاف ها به یک وحدت نظری برسد، که به نظر هم اگر تلاش بکند هم خیلی سخت و نشد باشد و چه بسا آن ابهت و جایگاه رهبری اش نیز خراب شود.
? رهبر کارش ایجاد گفتمان و سویه و جهت گیری در جامعه است و باید از همه تنوعاتی که در جامعه ایمانی هست برای پیشبرد این گفتمان بهره ببرد و این هنر یک رهبر بزرگ است.
? و چه هنرمند تر رهبری چون سید علی خامنه ای که از ظرفیت های جهان اسلامی و حتی فراتر از جهان اسلامی برای پیشبرد این گفتمان و این مبارزه تمدنی با تمدن شیطانی غرب در حال بهره مندی است.

0 0 رای ها
امتیازدهی به یادداشت
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها