هویتسازی به وسیله تاریخ و تحلیل
تاریخ و تحلیل هویتساز است. و از آنجایی که بیهویتی ما برای دشمنانمان بسیار مهم است روی این مولدین هویت تمرکز کردهاند و به صورت ویژهای به تحریف آن پرداخته و میپردازند.
این مستشرقین هستند که تاریخ ما را روایت میکند تا حدممکن مانع هویتسازی ما بشوند. و در بُعد تحلیل امروز خود نیز علاوه بر کمکاریهای خودمان، تمرکز شده است که نارسا و گنگ باشیم؛ حتی مانع دیدن شده است چه برسد به توان روایت کردن که به تحلیل بینجامد.
هویتسازی به وسیله تاریخ و تحلیل را باید بسیار جدی گرفت. در هر زمینهای اگر قصد هویتسازی داشته باشید از بهترین راهها بیان تاریخ در آن زمینه است به عنوان نمونه برای تربیت طلاب بیان تاریخ و میراث و تراث تهذیبی راهکار ویژهای است. حتی اگر در یک دانشی تصمیم بر هویتسازی باشد نیز بیان تاریخ آن دانش شتاب زیادی به شکلگیری آن هویت میدهد به عنوان نمونه اگر هویت فقهی میخواهیم، باید تاریخ فقه و فقهای را بدانیم.
هرچند این مباحث به فلسفه کلام انقلابی ربطی نداشت، لکن اصل نکته هویتسازی تاریخ و تحلیل آنقدر دارای اهمیت هست که یادداشت امروزم را به ان اختصاص بدهم؛ حتی با وجود آن که چیزی بر بحث افزوده نشده باشد و فقط تاکیدی باشد بر روی همان نکته که در جلسه مطرح شد.