عدالت جنسیتی، تئوریزه کردن استثمار زنان!

 

برخی از انتقادات مطرح شده توسط مؤلف محترم در مورد اینکه بین مردان و زنان در برخی مزایا فرق گذاشته میشود(مثل اینکه مکانهای تمیز و خوب به آقایان اختصاص داده میشود و امثال این انتقادها ) را به جا میدانم و بعضا هم در راه اصلاح این رویه در مساجد و هیئاتی که بوده ام گام برداشته ام.

اما برخی از این تفاوتهای مطرح شده-که در ادامه اشاره میکنم- هم به نظر صحیح نمی آید و ناشی از نگاه فردی به دین یعنی همان نگاه سنتی است. وگرنه بر اساس نگاه اجتماعی به اسلام -که اتفاقا این نوع نگاه در متفکران و معماران انقلاب اسلامی مثل امام ره و علامه ره و شاگردان این دو اسلام شناس بزرگ مطرح شده یا به بلوغ خود رسیده است- چنین تفاوتهایی نه تنها تبعیض نیست بلکه عین عدالت است.

توضیح بیشتر اینکه اگر به مسئولیت های اجتماعی زنان و مردان توجه شود و جایگاه زنان و مردان از این زاویه نگاه شود دیگر بعضی از این اشکالات وارد نخواهد بود. مثلا اینکه چرا محراب سمت آقایان است به خاطر این است امام جماعت باید از آقایان باشد! این هم به خاطر کارکردهای امام جماعت و وظایف و مسئولیتهای ایشان است که در اسلام این وظایف از خانمها خواسته نشده است. نقشهایی که آقایان باید ایفا کند با نقشهایی که خانمها باید ایفا کنند متفاوت است و البته همه اینها هم متناسب با حقایق تکوینی خلقت مردان و زنان است و این نه فضلی برای آقایان است و نه نقصی برای خانمها! بله اگر تفاوت بر اساس این معیار نباشد قطعا مردود است و باید اصلاح شود.

نکته آخر هم در رابطه با عدالت جنسیتی است که در فرمایشات مؤلف محترم مطرح شده بود. باید دقت کرد که عدالت جنسیتی ای که در غرب با ادعای احقاق حقوق زنان مطرح شد در واقع تضییع حقوق زنان بود و بی عدالتی نسبت به ایشان. بررسی ریشه های فمینیسم در غرب موید این مطلب است. سرمایه دارانی که برای دستیابی به کارگران ارزانتر و مطیعتر پای زنان را به کارخانه ها باز کردند و حقیقت امر همین بود و آن شعارهای نفی تبعیض بین مردان و زنان و عدالت جنسیتی پوششی بود برای استثمار زنان نه احقاق حقوق از دست رفته ایشان. این که هر کاری که مردان میکنند زنان هم باید آزاد باشند که انجام بدهند و هر مسئولیتی که مردان دارند باید به زنان هم داده شود نه تنها خدمت به زنان نیست بلکه خیانت به زنان و نادیده گرفتن زن بودن ایشان است. عدالت نسبت به زن این است که در مسئولیتهایی که به عهده اش میگذاری و حقوقی که برای او در نظر میگیری حقیقت زن بودن او را لحاظ کنی و لوازم جسمی و روحی و عاطفی او را نیز به رسمیت بشناسی و همانطور که عرض شد حقایق تکوینی خلقت او را در نظر بگیری.

خلاصه اینکه باید مراقب باشیم که انتقاداتی که با دغدغه‌ی صحیحی مطرح میشوند، موجب سوء استفاده قرار نگیرد که برداشتهایی را به مولف محترم نسبت بدهند که او از آن نسبتها خیلی فاصله دارد.

4.5 2 رای ها
امتیازدهی به یادداشت
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها