حلقه‌ی کلامی و حسام مظاهری‌ها!

 

در ابتدا باید عرض کنم که هر نقدی به ایشان را اولا متوجه خودمان میدانم. از دید این حقیر ایشان با دغدغه و نیتی خوب به عرصه ی مطالعات اجتماعی تشیع پا گذاشته اند و اگر ضعفی در کار ایشان هست که هست ما هم در آن سهیم هستیم. باید از چنین افرادی حتما پشتیبانی صورت پذیرد. ایشان خود را به جامعه مذهبی متعلق میداند و نقد میکند و این بسیار مغتنم است.  اگر این نقدها شنیده نشود آفات زیادی در پی دارد؛ به سهولت چنین منتقدینی از طرف جریانهای رقیب جذب میشوند و ما هم آسیبهای احتمالی را برطرف نمیکنیم و همینطور اشخاص متعددی دچار این آفات میشوند و به سرنوشت مشابه دچار میشوند و چه بسا خود ما هم به همین آسیبها مبتلا شویم!

دغدغه ای که ایشان در مقدمه مطرح میکنند خیلی خوب است و خود ما بسیاری از آنها را بین خودمان مطرح میکنیم. لذا اگر کسی از بیرون این حرفها رو زد باید از او به گرمی استقبال کنیم و اگر نقدی داریم و فهم و تقریری بهتر داریم به ایشان هدیه کنیم. مثل مسائلی که در زیست دینی مذهبی های ما مطرح است و پاسخ درخوری دریافت نمیکند(هر چند که این سوالها ابتداء سوال خود قشر مذهبی نباشد و در پی مطرح شدن توسط دیگران به سوال این قشر تبدیل شده باشد).

نکته درس‌آموز دیگر اینکه توصیف کردن و فضاسازی کردن خیلی در قلم ایشان مشهود است و با همین کار تاثیر زیادی در مخاطب میگذارند و حال آنکه ما غالبا به دنبال استدلالیم و از این نکته غفلت میکنیم.

در چند جای این نوشته ها نقدهای جدی به جریان به اصطلاح اصلاح طلب به چشم میخورد که در کنار نقدهای ایشان به سایر جریانهای سیاسی نشان از آزاداندیشی و عدم وابستگی فکری به جریان های موجود در جامعه بود و حال آنکه خود بنده تا قبل از خواندن این کتاب تصور دیگری داشتم.

یکی از نقاط محل اشکال این کتاب عدم اشراف مولف محترم بر آراء و اندیشه های اشخاصی بود که از ایشان در این کتاب نام برده شده بود؛ که در نتیجه منجر به قضاوتهای ناصحیح و گاها در نقطه ی مقابل واقع میشد. اما نکته ای که میخواهم عرض کنم این است که این آفت به سهولت میتواند گریبان ما را هم بگیرد و چه بسا همین الان هم بعضا مبتلا هستیم. به نظرم اجرای کامل نرم افزار حلقه در بعد مطالعاتی میتواند در دفع این آفت به ما کمک کند. یعنی یک جمع فعال که هر کدام مسلط بر  اندیشه ها و سیر فکری و علمی و زندگی یک عالم یا متفکر باشند.

نکته آخر این که حوزه باید پناهگاه و ملجأ فکری آحاد افراد جامعه و خصوصا صاحبان اندیشه باشد و این منافاتی با نقد کردن اندیشه ها ندارد.آغوش باز حوزه برای استقبال از چنین اشخاصی فرصت جذب را از دیگران خواهد گرفت. خاطره ای که ایشان از برخورد آیت الله مصباح با یکی از کتابهایشان ذکر کردند از این جهت قابل تحسین است.به فرموده ی حضرت مولا: من ضیعه الاقرب اتیح له الابعد.

 

4.5 2 رای ها
امتیازدهی به یادداشت
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها