✨دو نکته در مورد «سلام فرمانده»
بسم الله الرحمن الرحیم
🔸با مشاهده انبوه جوانان دانشمندی که در چند سال اخیر در در کشور ما ظهور کرده اند و در مباحث مختلف به مباحثه و اظهار نظر پرداخته اند، یک حس استغنایی به ما دست داده بود که الحمدلله کسانی هستند که از منظر دینی به مسائل مختلف جامعه و حکومت ورود کنند و از اقتصاد و مدیریت گرفته تا فرهنگ و هنر و سینمای مطلوب انقلاب اسلامی را در سالهای آتی برای کشور ما به ارمغان بیاورند.
لکن با مشاهده ی تحلیل های مختلف عزیزان در مسائلی مانند سرود «سلام فرمانده» و یا مباحث جاری دولت سیزدهم، این اندیشه برایم بسیار واضح تر شد که اکثر ما حزب اللهی ها نیز در پارادایم غربی داریم مسائل را می فهمیم و خودمان هم حس نمی کنیم. احساسمان این است که تحلیل های حزب اللهی نابی را داریم ارائه میدهیم لکن وقتی موقع سنجش می شود می بینیم که هیچ کدام از این تحلیل ها در صحنه ی واقع جواب نمی دهد و واقع نمایی ندارد. لذا همان طور که تمدن غرب نمی تواند انقلاب اسلامی را بفهمد و آن را تحلیل کند و عقیم می ماند، ما نیز پدیده ای مثل « سلام فرمانده» را نمی فهمیم و مدام چرندیاتی را به عنوان تحلیل ارائه میکنیم که خودمان هم نمی توانیم آنها را بپذیریم.
🔸یکی از نکاتی که می توان از مقایسه ی «سلام فرمانده» با سایر آثار مشابه آن اصطیاد کرد این است که نگاه ناب شهرستانی به قلوب مردم ما نزدیک تر است و بیشتر مورد استقبال قرار می گیرد و آثاری که با نگاه های شمال شهر تهران ساخته می شوند، هرچقدر هم که رنگ و لعاب بیشتری داشته باشند، با بطن جامعه ما ارتباط نمی گیرند و مردم احساس نزدیکی به آنها نمی کنند.
این اثر نشان داد که جدی گرفتن نوجوانان در همان قاب قدیمی که نسل های قبلی نیز در آن درخشیدن و شخصیت بخشی به آنها در همان پارادایم بیش از نشان دادن آنها در پارادایم تمدن غرب که امام حسین ع نیز در گوشه ای از آن حضور دارد، می تواند قلوب آنها را تصاحب کند.