#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_خط_مشی_اجتماعی
#سید_مصطفی_مدرس
#یادداشت_31
#جلسه_134
نسبت مواسات با نظام تسخيري و تفضيلي
خیلی طرح بحث عالی و ویژه ای برادر فشندی داشتند؛ بنده به شدت ذهنم در این باب درگیر شد و مطارحات ذهنم را در این باب می نگارم:
اولا در باب نظام تسخیری
در نظام تسخیری طرفین در تسخیر یکدیگر هستند. مثلا قله برای قله بودن در تسخیر دامنه است و دامنه برای قله بودن در تسخیر قله!
مثال واضح دیگر پدر برای پدر بودن در تسخیر فرزند خویش و فرزند برای بودنش در تسخیر پدر خویش است یا مثالی دیگر معلم برای معلم بودن نیاز به شاگرد دارد و در تسخیر شاگرد است و شاگرد نیز برای آموختن در تسخیر معلم است
همچنین آن کسی که میخواهد مظهر اسم سمیع الهی بشود در تسخیر کسی است که مظهر اسم متکلم است و همچنین بالعکس کسی که مظهر اسم متکلم است در تسخیر اسم سمیع الهی می باشد.
همچنین خالق برای خلق کردن در تسخیر مخلوق است و مخلوق برای وجود داشتنش در تسخیر خالق!
به هر حال تسخیر طرفینی است هر چند فصل اخیر تسخیر متفاوت است ولی در جنس تسخیر هر دو مشترکند.
از این سو نظام تسخیری بدین معنای تکوینی مؤید مواسات است. یعنی پدر برای فرزند است و فرزند برای پدر(مشهور است انت و مالک لابیک)
اما مواسات و نظام تفضیلی
از آنجا که اکمل العباد افقر العباد هر آن کس که فضائل بیشتری دارد می بیند که اینها از خویشتن خویش نیست بلکه از حق سبحانه می باشد فلذا بیش از پیش در کار دیگران بر می آید چرا که فضائلی که دارد امانتی خالق است نزد او برای خدمت به خلق.
فلذا باز اینجا نظام تفضیلی هم مؤید مواسات است چرا که هر که دارایی بیشتر دارد این دارایی او نیست بلکه امانت الله است نزد او و او موظف به جریان و سریان دادن این سرمایه در جامعه اخوت ایمانی می باشد.
همان طور که کامل مکمل دارایی اش آنچنان است که موظف است از دیگر عبادالرحمن دستگیری به عمل بیاورد