عدالتخواهی امروز به چه کار می آید؟
#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_خط_مشی_اجتماعی
#عدالتخواهی
#سیدمرتضی_شرافت
#یادداشت_18
#جلسه_147
#سیاست و #فرهنگ
❓عدالتخواهی امروز به چه کار می آید؟
1. در این متن مفهوم عدالت و عدالتخواهی دو مقوله تفکیک شده است.
2. دعوای این متن بر سر جایگاه عدالت در ثبوت و اثبات نیست. که عدالت همواره امری پسندیده و مطلوب است.
3. این متن ناظر به جریانات عدالتخواهی نیز نیست. و به ریز و درشت، سطحی و عمیق، منحرف و مستقیمشان کاری ندارد.
اما مسئله متن، دیدن عدالتخواهی در بطن انقلاب اسلامی است.
در وضعیت موجود که نظام طاغوتی پهلوی نفی شده و نظام الهی جمهوری اسلامی، برپا گردیده و در شرایطی که هنوز این نهضت در تشکیل دولت و جامعه اسلامی ناموفق بوده است، باید دید عدالتخواهی چه جایگاهی دارد.
آیا می توان بدون عدالتخواهی به دولت اسلامی دست یافت؟
و آیا مواسات، بدون عدالتخواهی می تواند دولت و جامعه اسلامی را محقق کند؟
معتقدم راه اصلی و اساسی تشکیل دولت اسلامی، تولید علم است. وقتی هنوز نظریه مدیریت اسلامی، اقتصاد اسلامی، تعلیم و تربیت و همچنین نظام پزشکی اسلامی نشده است، آیا می توان با عدالتخواهی و مواسات به نتیجه رسید؟!
عدالتخواهی اگر خوب تعریف شود، شاید برای تولید مسئله و مقدار کمی هم در حل مسئله به ما کمک کند.
یعنی به جای این که عدالتخواهی را به سوت زنی تقلیل دهیم، کمی عمیق تر ببینیم و مسئله را ببریم روی نهادها و قوانین.
بنابراین عدالتخواهی اگر هدایت شود می تواند راهبرد خوبی برای حرکت به سمت تشکیل دولت اسلامی باشد.
مواسات به معنای دقیقش که نشات گرفته از اخوت باشد، کجای این نقشه قرار دارد؟
مواسات بیش از آن که به مفهوم عدالت پیوند داشته باشد، به ولایت مربوط است.
آیا جان یکی بودن و در مرحله بعدش برای هم بودن، می تواند عدالتخواهی مطلوب را محقق کند؟
ظاهرا اگر عدالتخواهی را سوت زنی -به تعبیر دیگر پاچه گیری- ببینیم، قطعا باید نفرت و کینه مسئول فاسد را به دل گرفت و از او برائت جست و بیزار بود تا بتوان عدالتخواه خوبی بود.
آن که حرف از مواسات می زند، در نگاه اول، می خواهد با عدالتخواهی مقابله کند! هم می گوید از مسئول فاسد کینه به دل نگیر و برادرش باش. و هم می گوید اصلا بگذار مسئولین بخورند و ببرند و فساد کنند، ما هم بین خودمان با مردم، تقسیم می کنیم!
قائل به مواسات یعنی کار فرهنگی بکنیم و چه کار به سیاست داریم. در مقابل عدالتخواه می گوید راه حل مشکلات کشور، سیاسی است. یعنی باید حاکمیت اصلاح شود و جلوی فسادش گرفته شود، تا بتوان کار فرهنگی کرد که الناس علی دین ملوکهم!
می توان همین بحث را در لایه های عمیق تر -با معنای غیر سطحی از عدالت و مواسات- هم دید. ولی آنچه در نهایت ثابت است این است که چاره اصلی و اولی حل مشکلات را فرهنگی می بینیم یا سیاسی.