توحید_از_دیدگاه_انسانشناختی
#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_انسانشناختی
#حمیدرضاشب_بویی
#یادداشت_17
#جلسه_147
✅بخش اول:
در مصاحبه ای که حسنین هیکل در تاریخ 2/9/57 درباره شکل گیری انقلاب با امام خمینی رضوان الله علیه دارند در آنجا مصاحبه کننده سوالی را مطرح می کند که: «يك سؤالِ شايد كمى شخصى دارم كه مطرح كنم؛ چه شخصيت يا شخصيتهايى- در تاريخ اسلامى يا غير اسلامى- غير از رسول اكرم (ص) و امام على (ع) شما را تحت تأثير قرار داده است و روى شما مؤثر بوده است؟ و چه كتابهايى- بجز قرآن- در شما اثر گذاشته است؟»
امام رحمه الله علیه در پاسخ به این سوال می فرمایند: «من نمىتوانم به اين سؤال الآن جواب بدهم. احتياج به تأمل دارد. كتابهاى زيادى ما داريم؛ شايد بتوان گفت در فلسفه: ملا صدرا، از كتب اخبار: كافى، از فقه: جواهر. علوم اسلامى ما خيلى غنى هستند؛ خيلى كتب داريم. نمىتوانم براى شما احصا كنم»
وقتی حضرت امام چند کتابی که اندیشه خود را متاثر از آنها می دانند دراینجا نام می برند، قطعا می بایست برای کشف نظر ایشان و برداشت هایشان از نظریه ولایت و امثالهم به همین مکاتب رجوع کرد.
لذا روشن است که به عنوان نمونه اگر بخواهیم اندکی «ولایت» را بکاویم اولین مرتبه تحقیق در این اندیشه رجوع به فلسفه صدرا در این موضوع است.
در این موضوع صدرا در اشراق دهمِ شاهد اول از مشهد پنجم شواهدالربوبیه در بحث «في تعديد الصفات التي لا بد للرئيس الأول أن يكون عليها و هي اثنتا عشرة صفة مفطورة له»، دوازده صفت را برای کسی که بر مسلمین ولایت پیدا می کند می شمارد:
1. صاحبِ فهم و درکی نیکو و سریع و گیرنده باشد تا بتواند هرچه را میشنود و یا به او گفته میشود، بدانگونه که گوینده قصد دارد و طبق واقع و حقیقت امر است، درک کند. از آنجا که پیامبر مبعوث از جانب خدا است، بالطبع عقلی بسیار روشن و قوی و نفسی نورانی دارد؛
2. دارای حافظهای قوی باشد تا بتواند آنچه را میفهمد و یا احساس میکند در قوه حافظه خویش حفظ و ضبط کند و هرگز آن را فراموش نکند. نفس پیامبر چون متصل به لوح محفوظ است این شرط را نیز دارد؛
3. دارای فطرتی صحیح، طبیعتی سالم، مزاجی معتدل و تام الخلقه و آلاتی نیرومند و قادر بر انجام اعمالی که در شأنِ او است، باشد؛
4. دارای زبانی فصیح و بلیغ باشد تا که زبان، او را در بیان آنچه در ضمیر او است، یاری دهد. از آنجا که وظیفه پیامبر تعلیم و ارشاد بندگان بهسوی خیر و سعادت ابدی است، چنین شرطی ضرورت دارد؛
5. دوستدار علم و حکمت باشد تا بدانحد که تأمل در معقولات، او را رنج ندهد و کوشش و جدیت در راه فهم و ادراک آنها به او آزاری نرساند؛
6. بالطبع حریص بر شهوترانی و انجام امیال نفسانی نباشد، بلکه از انجام آنها و از لهو و لعب دوری گزیند و نسبت به لذایذ نفسانیه دشمن و بدبین باشد، زیرا شهوات و لذات نفسانیه حجابی است بین او و عالم نور و وسیلهای است برای اتصال و تعلق او به عالم غرور؛
7. صاحب عظمت نفس و احتشام و دوستدار نزاهت و شرافت بوده و نفس او از هر امر زشت و ناپسند و رکیک و پلید و از داشتن یا اتصاف به آن ابا و امتناع ورزد و نسبت به آن کبریا و ترفع داشته باشد و به اموری بالاتر و برتر از آنچه که او را پست و خفیف کند، توجه نماید و از هر جنسی نوع برتر و شرافتمندتر را اختیار کند و از قبول چیزهای پست و حقیر و از نظر افتاده و بیمقدار اجتناب ورزد، مگر به قصد ریاضت دادن نفس و اکتفای به کمترین و خفیفترین امور مربوط به عالم دنیا؛
8. نسبت به کلیه خلایق رئوف و مهربان باشد و از مشاهده منکرات خشمگین نشود تا بتواند با لطف و مهربانی از اشاعه آنها جلوگیری کرده، بدون داشتن قصد تجسس و تفحص از اوضاع و احوال و وقایع، اقامه حدود مقرر را از جانب خداوند متعال تعطیل نکند؛
9. دارای قلبی شجاع باشد و از مرگ بیم و هراس نداشته باشد، زیرا عالم آخرت بهتر از دنیا است؛
10. جواد، یعنی بخشنده نعمتها و عطایا باشد، زیرا خزائن رحمت و نعمت الهی تا ابد باقی و بیخلل و نقصانناپذیر است؛
11. خوشحالی و بهجت او هنگام خلوت و مناجات با خدا از همه خلایق بیشتر باشد، زیرا او عارف به مقام حق و عظمت و جلال او است و حق تعالی منبع حسن و جمال و در حسن و جمال از کلیه موجودات اجل و ارفع است؛
12. سختگیر و لجوج نباشد و دعوت به اقامه عدل و انصاف را به آسانی بپذیرد و در انجام آن به سرعت گام بردارد و در دعوت به اقامه ظلم و جور و عمل قبیح بسیار سختگیر باشد و از پذیرفتن آن امتناع ورزد