اقامه_دين_و_قسط

#يادداشت
#روح_توحيد_نفي_عبوديت_غير_خدا
#توحيد_از_ديدگاه_خط‌مشي_اجتماعي
#اميد_فشندي
#يادداشت_41
#جلسه_156

#قيام_لله
#دين_فطري
#اقامه_دين_و_قسط

#یک » تنها (پايه‌اي‌ترين) موعظه‌ي خداوند متعال در قرآن كريم به انسان، «قيام لله» است:

قُلْ إِنَّما أَعِظُكُمْ بِواحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْني‏ وَ فُرادي‏ (سبأ/46)

و در آيه‌اي ديگر مي‌فرمايد:

يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامينَ‏ بِالْقِسْطِ شُهَداءَ لِلَّه‏ (نساء/135)

شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ ما وَصَّي بِهِ نُوحاً وَ الَّذي أَوْحَيْنا إِلَيْكَ وَ ما وَصَّيْنا بِهِ إِبْراهيمَ وَ مُوسي‏ وَ عيسي‏ أَنْ أَقيمُوا الدِّينَ‏ وَ لا تَتَفَرَّقُوا فيه‏ (نساء/135)

لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَيِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْكِتابَ وَ الْميزانَ لِيَقُومَ‏ النَّاسُ بِالْقِسْط (حديد/25)

از مجموع آيات فوق برمي‌آيد كه نسبتي مستقيم و ملازمه‌اي روشن ميان «قيام لله» و «إقامه‌ي دين و قسط» وجود دارد؛ اساس موعظه‌ي اصلي شريعت به بشر، قيام است و از طرفي هم هدف از تشريع دين («شرع لكم من الدين» به انضمام «لقد ارسلنا رسلنا بالبيّنات») اقامه‌ي دين و قسط توسط خود مردم است، يعني خود مردم قيام كنند براي اقامه‌ي قسط، و اين قيام براي قسط، همان اقامه‌ي دين است.

#دو » نسخه‌ي بي‌انحراف (حنيف) و استوار (قيّم) دين و شريعت در فطرت مردم نهاده شده، و به‌هرميزان كه بشر برخيزد (قيام كند)، شريعت هم برخاسته، از همين روست كه مردم، فاعل اقامه‌ي دين هستند و اساسا قيام لله و اقامه‌ي دين و قسط، دو روي يك سكّه هستند:

فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنيفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتي‏ فَطَرَ النَّاسَ‏ عَلَيْها لا تَبْديلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُون‏ (روم/30)

#سه » بنابراين؛ برپايي عدل و قسط كه غايت ارسال رسل و انزال كتب است، از رهگذر اقامه‌ي دين و شريعت است و اين هم پابه‌پاي رستاخيز دروني انسان پيش مي‌آيد. شريعت، فنّآوريِ فراوري و شكوفايي فطرت است و فطرت، شريعت نشكفته و قسط و عدل، توازن متناسب ميان عوامل انساني و امكانات مادي براي اين شكوفايي.

#تكمله » عدل و قِسط از واژه‌هاي نزديك به هم هستند، از كتب لغت و تفاسير برمي‌آمد كه عدل مفهومي فراگيرتر از قسط و بيشتر ناظر به جنبه‌ي فاعليت انسان دارد، اما قسط ناظر به تقسيم و توزيع متوازن – و عادلانه‌ي – «سهم» است. ظلم مقابل عدل است و جور و تبعيض مقابل قسط (يمْلأُها عَدْلا و قِسْطاً كما مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً).

0 0 رای ها
امتیازدهی به یادداشت
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها