توحيد_از_ديدگاه_خطمشي_اجتماعي
#يادداشت
#روح_توحيد_نفي_عبوديت_غير_خدا
#توحيد_از_ديدگاه_خطمشي_اجتماعي
#اميد_فشندي
#يادداشت_46
#جلسه_164
#حوزه #مردم #نهاد_تعلیم_کتاب_و_حکمت
در ميخانه گشاييد به رويم شب و روز
كه من از مسجد و از مدرسه بيزار شدم
جامهي زهد و ريا كندم و بر تن كردم
خرقهي پير خراباتي و هشيار شدم
واعظ شهر، كه از پند خود آزارم داد
از دم رِند ميآلوده، مددكار شدم
بگذاريد كه از بتكده يادي بكنم
من كه با دست بت ميكده بيدار شدم
پیامبر اسلام آمد تا آیات و بیّنات الهی را بر مردم بخواند، ایشان را پاک گرداند و کتاب و حکمت بیاموزد:
لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنينَ إِذْ بَعَثَ فيهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ (آلعمران/164)
نطفهی نهاد حوزه با اخبار بسته شده، نه کاری با آیات و کتاب الهی داشته و دارد، نه همّ و غمّی برای حکمتآموزی؛ متن حوزه فقه است و اصول.
#سؤال_راهبردی_بنده این است که برای تعلیم کتاب و حکمت، چقدر میتوانیم روی نهاد حوزه حساب باز کنیم؟ بهتر نیست که رو به سوی مردم کوچه و بازار (نخبگان و عوام) کنیم؟
روایت امام از نسبت خود با حوزه و مردم:
شما بايد نشان دهيد كه در جمود حوزههاى علميه آن زمان كه هر حركتى را متهم به حركت ماركسيستى و يا حركت انگليسى مىكردند، تنى چند از عالمان دين باور دست در دست مردم كوچه و بازار، مردم فقير و زجر كشيده گذاشتند و خود را به آتش و خون زدند و از آن پيروز بيرون آمدند. شما بايد به روشنى ترسيم كنيد كه در سال 41، سال شروع انقلاب اسلامى و مبارزه روحانيت اصيل در مرگ آباد تحجر وتقدس مآبى چه ظلمها بر عدهاى روحانى پاكباخته رفت، چه نالههاى دردمندانه كردند، چه خون دلها خوردند، متهم به جاسوسى و بىدينى شدند ولى با توكل بر خداى بزرگ كمر همت را بستند و از تهمت و ناسزا نهراسيدند و خود را به توفان بلا زدند و در جنگ نابرابر ايمان و كفر، علم و خرافه، روشنفكرى و تحجرگرايى، سرافراز- ولى غرقه به خون ياران و رفيقان خويش- پيروز شدند. (نامه به آقاى سيد حميد روحانى جهت مأموريت تدوين تاريخ انقلاب اسلامى، 67/10/25)