#فقه_امام
#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#محمد_حسن_زاده
#یادداشت_38
#جلسه_181
#فقه_امام
#کارآمدی
یکی از فرق های بارز حضرت امام(ره) با بعضی از فقها در ورود به یک مسئله ی فقهی، این است که حضرت امام غایت و هدف یک حکم شرعی را میبیند و آن را در نظر میگیرد و از دریچه ی آن به روایات و آیات آن موضوع می نگرد و آن ها را تحلیل میکند یا رویاتی که به ظاهر با آن غایت سازگاری ندارند را تاویل میبرد. یعنی وقتی غایت را میبند، بر اساس آن تحلیل میکند که شارع چه حکمی باید بکند که بتواند آن غایت را محقق کند.
به طور مثال در بیع مجسمه که روایات بسیار تندی دارد، بسیاری از فقها حکم به حرمت بیع مجسمه کرده اند. لکن حضرت امام با توجه به روایات باب و فضای کلی حاکم بر آن باب، کشف میکند که وقتی شارع با این شدت مقابله کرده و مجازات شدیدی در نظر گرفته است، در مقابل باید عمل شنیع و بسیار زشتی باشد. در حالی که فروش مجسمه بالذات چنین وضعیتی ندارد. لذا با توجه به قرائن دیگر کشف میکنند که این روایات در فضایی بوده که جامعه ی اسلامی با فرهنگ مشرکین و بت پرستی درگیر بوده و بیع مجسمه و نگهداری از آن، از فرهنگ مشرکین بوده و در مقابل فرهنگ جامعه توحیدی بوده است لذا حکم حرمت را منحصر میکنند به آن زمان و شرایط و در جامعه ی امروزی که خرید و فروش مجسمه با این اهداف مشرکانه انجام نمیشود، حکم به حرمت نمیکنند. سپس تمامی روایات باب را با این نگاه تحلیل میکنند و یا تاویل میبرند.