باز هم دوگانه #تکلیف و #نتیجه !
#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#یادداشت_35
#احمد_قوی
#جلسه_186
#کارآمدی
باز هم دوگانه #تکلیف و #نتیجه !
بحث امروز جلسه حلقه کلامی ناگهان ما را به میان یک دعوای سنگین گفتمانی پرت کرد که سالهاست اذهان نخبگان جریان انقلابی را به خود مشغول کرده و البته پاسخ های متنوعی نیز به این مساله سرنوشت ساز داده شده است!
اما به گمانم بحثی که در جلسه امروز ما شکل گرفت تا حد زیادی مشترک بود و تقریبا همه ی افراد حاضر در بحث یک دغدغه را دنبال میکردند.
گمان ندارم که در جمع ما قائل به این مطلب باشد که در دوگانه تکلیف و نتیجه صرفا باید به یک طرف مایل شد و دیگری را به گوشه ای وانهاد.
اما به نظر می رسد که مساله اصلی ما در تعیین حد و مرزها و مصادیق پیچیده است.
به عنوان مثال محاسبات مادی چه مقدار باید در حساب و کتاب ما ضریب داشته باشد؟
نصرت الهی و ایمان به غیب در چه مواردی و تا چه حدی باید در تصمیم گیری های ما پررنگ باشد؟
نکته ی بسیار مهم دیگری که خیلی اوقات باعث می شود محاسبات ما به خطا منجر شود بحث توهم واقع بینی است. خیلی اوقات خودی ها به دلیل توصیف غلطی که از واقع دارند دچار تحلیل های غلط و در نتیجه انفعال می شوند. شاید بتوان عمل کرد خیلی ها در فتنه 88 را از این قبیل دانست.
در برخی موارد هم به نظر می رسد که قدرت ایمان و عمق نگاههای توحیدی فرد را در مرتبه ای از عقلانیت قرار می دهد که با همین محاسبات مادی و عقلایی به فهم های مترقی دست پیدا میکند.
نمی دانم این دو مثال تا چه مقدار و از مصادیق کدام دسته هستند؟
مثلا در جنگ 33 روزه اکثر کارشناسان معتقد بودند که پیروزی با رژیم صهیونیستی است. حتی خود کادر فرماندهی و مدیریت حزب الله نیز امید چندانی به موفقیت نداشتند اما حضرت آقا بشارت پیروزی را در همان روزهای اول می دهند…
در ماجرای سوریه حتی خود بشار اسد هم قصد ترک سوریه را داشت ولی باز….
باید بیشتر به این مساله فکر کرد. مساله امروز و بالفعل جریان انقلابی در کف میدان جنگ گفتمانی همین است!
با آمریکا مذاکره بکنیم یا نه؟
مردم چه مقدار پای کارند؟
به آقای جمهوری اسلامی چه مقدار باید امید وار بود؟