جامعه ی زندگی گرای ایده آل، جامعه ای در مرحله ی بقاست.

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#ایمان_نیک_گفتار
#یادداشت_11
#جلسه_186
#زندگی_گرایی

✍️🔖جامعه ی زندگی گرای ایده آل، جامعه ای در مرحله ی بقاست.

🔰اگر جامعه را یک مرکب حقیقی بدانیم که همانند انسان درجات سعادت و شقاوت را طی می کند، مراحل سلوک عرفان عملی را می توان برای آن هم تصویر نمود.
🔸یکی از طرح های رایج اهل معرفت در سلوک الی الله ، اسفار اربعه است که نام آن اولین بار در شرح تلمسانی بر منازل السائرین آمده است و عبدالرزاق کاشانی با دقت و ظرافت بسیار به تعریف و ترسیم این سفرها همت گماشته است. طرح کاشانی به توسط شاگرد او داود قیصری دستخوش تغییراتی شد و به دست صدرالدین شیرازی معروف به ملاصدرا رسید. طرح سلوکی اسفار اربعه ی ملاصدرا بیش از آنکه وامدار کاشانی و قیصری باشد بهره مند از نوشته های حکیمانی چون ابن سینا و قطب رازی است و در مجموع می توان گفت ترکیبی است از حکمت عرفانی ابن سینا و قطب شیرازی و نگاه عرفانی برگرفته از اندیشه ابن عربی.
🔸در طرح صدرایی اسفار اربعه، سفر اول تا فنای سالک ادامه می یابد و سفر دوم، یعنی سفر در حق از همین نقطه آغاز می شود. از سفر سوم پای خلق به میان کشیده می شود تا جایی که مرحلة چهارم با فنای سالک همراه است، اما سیری است در میان خلق و تلاشی است برای هدایت ایشان و برای عهده داری امورشان. این سفر که بقای بعد از فنا نامیده می شود ، خود، بخش نهایی سیر سالک و بالاترین تحول برای اوست
🔸اقتضای حالت فناء ، بی خودی و غفلت از خلق و ماسوی الله است، چنانچه حالت بقاء ، هشیاری و توجه تام به مخلوقات و کثرت عالم در عین حقانی بودن را اقتضا می کند. قبل از رسیدن به فناء، داشتن کثرت ها مانع راه است اما بعد از رسیدن به بقاء، قوت سالک محسوب می شود. به همین دلیل است که انبیای الهی برای هدایت و دستگیری می بایست در مرحله ی بقایی به سر ببرند و إلا توان عصمت از خطا در تدبیر امور و مواجهه معصومانه با کثرات عالم را نخواهند داشت.
✅ اکنون جامعه ای را در نظر بگیرید که در سیر و سلوک الی الله است. اگر حال یک جامعه تلاش برای حصول فناء و ترک کثرات باشد دیگر نمی تواند در تدبیر زندگی اش دچار نقصان و نوسان نباشد و یک زندگی کامل و آباد با همه ی ظرافت ها و تفاصیلش محقق کند . فقط زمانی این نقصان ها برطرف خواهد شد که توجه تامش به سمت این دنیا جلب شود و این توجه تام او را از حق غافل نکرده باشد، اگرچه که والیان و حاکمان آن در مرتبه ی بقاء به سر ببرند، زیرا وضعیت یک جامعه ،بروز حالت مردمان آن است و تا مردم زندگی گرا نشوند، یک زندگی آباد اسلامی رقم نخواهد خورد.
🔴 اگر اسلام یک مکتب زندگی گراست، این به تبع اوج مقام بقاء پیامبر ختمی و اوصیای ایشان است، این درست است که امت هم می توانند و یا می بایست خود را به بقاء بزنند ، ادای آن را در بیاورند تا گوشه ای از این حقیقت به منصه ظهور برسد و زمینه برای تحقق فناء اجتماعی آسان تر گردد ، اما تحقق تام زندگی گرایی جز با رسیدن مردم به مقامات بقائی امکان پذیر نخواهد بود.
.

0 0 رای ها
امتیازدهی به یادداشت
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها