وجود_خدا_در علوم_انسانی

#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#توحید_از_دیدگاه_خط_مشی_اجتماعی
#مصطفی_امیدی
#یادداشت_11
#جلسه_207
وجود_خدا_در علوم_انسانی
اول از همه باید به بعد تاریخی علم مدرن توجه کنیم یکی از اتفاقات مهمی که بعد از دوره رنسانس شکل گرفت جدایی علم از ریشه هایش بود علوم مدرن که غالبا زاده ی صده ی معاصر هستند بدون تاریخچه ی خود یا عملا با تاریخچه جدید( بخوانید جعلی) به وجود آمده اند مثلا تقربیا همگان تا اسم روانشناسی می آید یاد فروید می افتند و نام فیزیک با انیشتین گره خورده این درحالی است که از چندین هزار سال قبل این علوم علاوه بر این که رواج داشته صاحب نظران بزرگی نیز در میان آنها بوده حال باید نگاهی به این چند صد سال اخیر انداخت مردم اروپا با تمدنی کهن (تمدن روم باستان) در دوران عصر تاریکی خود(قرون وسطا) اسیر بربر ها شدند و حکومت‌هایی که شکل گرفت حکومت های باشکوهی همچون روم نبود از طرفی سلاطین با فشار زیاد بر مردم و ایجاد فقر مطلق بین آنها فشار را از پیش بیشتر می‌کردند کلیسا هم که در اوایل این قرون نقش حمایتی از مردم را داشت در اواخر مکانی برای فشار بیشتر شده بود
بهشت فروشی ها برای ساخت کلیسا
دادگاه های تفتیش عقاید و… زمینه ساز جنبش های اصلاح طلبی درون گفتمانی( جنبش پروتستان) که البته بعدها زمینه ساز مخالفت علنی با کلیسا و بعدتر خدا گردید اضافه کنید به اینها انقلاب فرانسه
پیشرفت چشم گیر علوم و تکنولوژی و…
اینجا بود که از نظر من بشر دنبال راه حلی گشت که یک بار برای همیشه جلوی حکمرانی کلیسا را بگیرد و آن چیزی نبود جز باز تعریف همه علوم
هیوم و تجربه گرائی افراطی اش کوچکترین رحمی به عقل گرائی دکارتی نکرد و تجربه شد تنها راه شناخت
اینجا نقطه ی آغازین همه چیز است اقتصاد جدید، روانشناسی جدید، فیزیک جدید و حتی ریاضی جدید اینجاست علوم شکل گرفته بر اساس تجربه راه هرگونه مداخله ی الهی را می‌بندد پس واضح است واژه برکت و معجزه مفهومی غیر قابل درک و حتی بی معنی و مضحک است 2000همیشه 2000 است حتی اگر بگویی خدا به آن برکت می‌دهد!

0 0 رای ها
امتیازدهی به یادداشت
اشتراک در
اطلاع از
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها