آیا عبارت “یغیروا ما بانفسهم” مترادف اراده ی قوم است؟
#یادداشت
#روح_توحید_نفی_عبودیت_غیر_خدا
#احمد_قوی
#یادداشت_50
#جلسه_208
#معجزه
#اراده_ملی
لَهُ مُعَقِّباتٌ مِن بَينِ يَدَيهِ وَمِن خَلفِهِ يَحفَظونَهُ مِن أَمرِ اللَّهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَومٍ حَتّىٰ يُغَيِّروا ما بِأَنفُسِهِم ۗ وَإِذا أَرادَ اللَّهُ بِقَومٍ سوءًا فَلا مَرَدَّ لَهُ ۚ وَما لَهُم مِن دونِهِ مِن والٍ
آیا عبارت “یغیروا ما بانفسهم” مترادف اراده ی قوم است؟
ماهیت این اراده ی قوم چیست که به تعبیر حضرت آقا اراده ی الهی تابع آن است؟
چه اتفاقی باید رقم بخورد تا ما بگوییم که یک قوم فلان اراده را کرده است؟
شدت و ضعف این اراده چه مقدار در اراده ی الهی موثر است؟
تحقق این معجزه به صورت تشکیکی است که به میزان اراده ی قوم محقق شود یا این که این اراده باید به میزان لازم برسد تا معجزه به یک باره و در یک بازه محدود محقق شود؟
چه نسبتی از جمعیت یک جامعه باید اراده کنند تا عنوان اراده قوم بر آن محقق شود؟
یک جمع یا یک گروه چه ویژگی هایی باید داشته باشد که بتوان نام آن را قوم گذاشت؟
به عنوان مثال تقسیمات سرزمین های اسلامی در قرارداد سایسپیکو به چندین واحد سیاسی موجب شکل گیری هویت های متعددی به نام قوم می شود؟
ملاک داخل و خارج بودن افراد در یک قوم چیست؟
قرابت جغرافیایی مثل شهروند بودن در یک واحد سیاسی مدرن به اسم کشور ایران یا عراق یا پاکستان؟
قرابت های زبانی یا قومی ؟
قرابت های دینی مذهبی مثل اسلام و تشیع ؟
قرابت های مکتبی مثل حزب اللهی بودن یا قائل بودن به اسلامی سیاسی یا هوادار جبهه مقاومت بودن؟