ارزش معرفت شناختی فهم عموم مؤمنین
آیا فهم آحاد مؤمنین متفردا و جمعیتا ارزش معرفت شناختی دارد؟
ارتکاز عمومی این است که فهم آن کسی ارزش معرفت شناختی دارد که تحصیلات علمی لازم را داشته باشد. به عبارتی فهم و علم حصولی که از طریق مسیر رسمی کسب شده باشد حائز ارزش معرفت شناختی می باشد و الا خیر.
اما به نظر می رسد که این ارتکاز عمومی هر چند محترم است اما با بعضی روایات در تعارض می باشد.
روایتی از حضرت امیر علیه السلام می باشد که:
نهج البلاغة قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع اتَّقُوا ظُنُونَ الْمُؤْمِنِينَ فَإِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ جَعَلَ الْحَقَّ عَلَى أَلْسِنَتِهِمْ
و یا در تعبیری دیگر
اتّقوا ظنون المؤمنين فانّ اللّه سبحانه أجرى الحّق على ألسنتهم.
همچنین روایتی دیگر هست که می فرماید:
أَ مَا بَلَغَكَ قَوْلُ الرَّسُولِ ص اتَّقُوا فِرَاسَةَ الْمُؤْمِنِ فَإِنَّهُ يَنْظُرُ بِنُورِ اللَّهِ قَالَ بَلَى قَالَ وَ مَا مِنْ مُؤْمِنٍ إِلَّا وَ لَهُ فِرَاسَةٌ يَنْظُرُ بِنُورِ اللَّهِ عَلَى قَدْرِ إِيمَانِهِ وَ مَبْلَغِ اسْتِبْصَارِهِ وَ عِلْمِهِ وَ قَدْ جَمَعَ اللَّهُ لِلْأَئِمَّةِ مِنَّا مَا فَرَّقَهُ فِي جَمِيعِ الْمُؤْمِنِينَ وَ قَالَ عَزَّ وَ جَلَّ فِي مُحْكَمِ كِتَابِهِ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِلْمُتَوَسِّمِينَ فَأَوَّلُ الْمُتَوَسِّمِينَ رَسُولُ اللَّهِ ص ثُمَّ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع مِنْ بَعْدِهِ ثُمَّ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ وَ الْأَئِمَّةُ مِنْ وُلْدِ الْحُسَيْنِ ع إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَة
در روایت ابتدایی از تعبیر ظنون المؤمنین استفاده شده است و در روایت دیگر از تعبیر فراسة المؤمن.
در روایت ابتدایی جعل و جریان حق بر لسان مؤمن سخن گفته شده و در روایت دوم نظارت مؤمن به نور خداوند مطرح شده است.
آنچه که مبرهن است این است که در اندیشه دینی علم که آینه حق و حقیقت است نوری است که به واسطه ایمان و پذیرش ولایت الله به قدر ایمان نصیب مؤمنین می گردد و هیچ کس بی بهره نیست.
هر چند از آن رو که ائمه علیهم السلام قله ایمان می باشند آیینه تمام نمای حق و حقیقت نیز بوده و تجلی قول و فعل الهی می باشند.
بایستی توجه داد که توصیه ائمه علیهم السلام به پروا و تقوا در باب ظن و فراست مؤمنین بدین معناست که فهم و ادراک ایشان ارزش معرفت شناختی دارد و نباید آن را هیچ و پوچ دانست.