ارادهی_ملّی_يا_امّی
#اميد_فشندی
#جلسه_213
#يادداشت_88
#ارادهی_ملّی_يا_امّی؟ (3)
اگر آفرينش #ارادهی_ملی در گرو اثارهی هويت شيعی و حوزوی است، اثارهی #هویت_امّی چه؟
تقرير عرفی (عالم و عامّی) ما شيعيان از اسلام شديدا با هويت شيعی – خصوصا تقرير مناسكی – گره خورده است و چنين هويتی، از زايش يك ارادهی امّی سترون است.
در #يادداشت_87 به تفاوت بارز دو رهبر سابق و فعلی جمهوری اسلامی در پرداختن به ارادهی امّی و ملّی پرداختم؛ حضرت امام از چنان اقتدارات توحيدی برخوردا بود كه هرگز تن به شهادت شريعت در محضر ولايت و مناسك ولايی شيعه نمیداد و حتی از رفتن به مسجد جمكران هم خودداری میكرد، از دوران صدر اسلام و حكومت خلفای راشدين با غرور ياد میكرد و تن به مرزبنديهای مذهبی نمیداد.
اما حضرت آقا، گرچه تقريرهای توحيدی و ويرايشگرانهی ايشان از ولايت در «طرح كلی انديشه اسلامی در قرآن»، حاكی از گرايش ايشان به گسترهی دينپيرايان مذهبی است؛ اما طبيعتا از مقام و مكانت لازم برای پيگيری پروندهی اصلاحی خود – خصوصا در دوران رهبری – برخوردا نبود و لذا عرصهی دين و تبليغ يكپارچه دستمايهی مبلغان و مدّاحان شد، البته كه حذف روشنفكران دينی همچون بهشتی و مطهری و مفتح و باهنر و حتي منتظری از حيات دينی جامعهی ايران را نبايد كمتأثير دانست.
درنتيجه، هويتی جمهوری اسلامی بهمرور از امّی به ملّی و شيعی گرايش پيدا كرد و هماكنون، از منبر بيت رهبری گرفته تا بيت حضرت آيةالله وحيد خراسانی، در كورهی هويت شيعی دميده میشود.
اهل سنت ايران در بيشتر مناطق سنّینشين اجازهی ساخت يك مسجد را هم ندارند، چگونه دنيای اسلام و جهان مستضعفين را به خود اميدوار كنيم كه در پی تشكيل يك هويت فراگير در مقابل نظام سلطه هستيم؟